جنگ جهانی دوم

جنگ جهانی دوم

به نام او
جنگ جهانی دوم

جنگ جهانی دوم

به نام او

حادثه چرنوبیل

نیروگاه چرنوبیل پس از حادثه

حادثه اتمی چرنوبیل بدترین حادثه اتمی غیرنظامی تاریخ جهان است[نیازمند منبع] که در رآکتور شماره ۴ نیروگاه چرنوبیل اکراین در ۲۶ آوریل ۱۹۸۶ اتفاق افتاد. این راکتور از رآکتورهای RBMK بود.

محتویات

حادثه [در ۲۵ و ۲۶ آوریل ۱۹۸۶ متصدیان راکتور برای انجام آزمایشی سیستم ایمنی راکتور را غیر فعال کردند (کندکننده‌های نوترون را از آن خارج کردند).

نتیجه آن راکتوری بدون کندکننده مناسب و از کنترل خارج شدن آن بود. بدون توانایی در کنترل رآکتور، دمای آن به حدی رسید که بیشتر از حرارت خروجی طرح ریزی شده بود. حادثه زمانی آغاز شد که در ۱۰:۱۱ شب ۲۵ آوریل ۱۹۸۶نیروگاه چرنوبیل دستور کاهش میزان قدرت رآکتور برای تست را دریافت نمود و نیروگاه شروع به کاهش قدرت رآکتور شماره چهار تا ۳۰ درصد نمود.دو اشتباه واقعه مهلک چرنوبیل را رقم زد اولین اشتباه زمانی بود که کنترل کننده رآکتور به اشتباه و بر اثر عدم تنظیم کردن میله‌های جذب نوترون نیروی راکتور را تا یک درصد کاهش داد و رآکتور بیش از پیش افت قدرت پیدا کرد. در اینجا بود که پرسنل دومین اشتباه خود را انجام دادند و تقریبا تمامی میله‌های کنترل را از داخل رآکتوربیرون کشیدند. این همانند زمانی است که اتومبیلی را در آن واحد هم گاز داد و هم ترمز گرفت.در این زمان و با وجود نبود میله‌های کنترل کننده قدرت در داخل منطقه فعال نیروی رآکتور به ۷ درصد افزایش پیدا نمود.

انفجار اولیهدر ۱:۲۴ صبح یک انفجار اولیه پوشش ۱۰۰۰ تنی بالای رآکتور را بلند و راه را برای خروج مقدار زیادی بخار آب داغ هموار کرد. و این مقدمه‌ای بود بر انفجار دوم ناشی از هیدروژن، که ممکن است حاصل ترکیب بخار آب لوله‌های پاره شده و زیرکونیوم و یا حتی گرافیت هسته رآکتور بوده باشد.

انفجار دوم [انفجار دوم سقف رآکتور را پاره کرد و ۲۵ درصد از تأسیسات هسته رآکتور را از بین برد. گرافیت (کندکننده) سوزان و مواد داغ هسته که در اثر انفجار بیرون ریخته بود، باعث ایجاد حدود ۳۰ آتش سوزی جدید شد، واین شامل سقف قیر اندود و قابل اشتعال واحد ۳ نیز می‌شد که مجاور واحد ۴ واقع شده بود.

عواقب تعداد زیادی از کارکنان تأسیسات در عرض چند ساعت نشانه‌های دریافت تشعشع رادیو اکتیو را نشان دادند. عده زیادی کارمند و آتش نشان که بدون محافظ مشغول به کار بودند، بیشتر بخاطر شروع آتش سوزی در سقف واحد ۳ بود که پیش بینی‌های ایمنی را نادیده گرفتند. عده افرادی که در بیمارستانها بستری شدند، تا ساعت ۶ صبح به ۱۰۸ و تا پایان روز اول به ۱۳۲ نفر رسید. پس از انفجار ابتدا محیط اطراف تاسیسات به امواج رادیواکتیو آلوده گشت و بعد به تدریج ابرهای آلوده به نواحی دورتر سرکشیدند و بارش باران سبب شد که بخش‌های وسیعی از اروپا به مواد رادیواکتیو آلوده شود.در اثر انفجار در راکتور بلوک چهار تاسیسات اتمی چرنوبیل، مواد رادیواکتیو برای ساختن حدود ۱۰۰ بمب اتمی آزاد شدند. اگرچه در آن سال مقامات اتحاد شوروی سابق در آن زمان، پخش هر گونه خبری را در مورد این فاجعه به شدت ممنوع ساختند اما در مقایسه جوامع بشری، فاجعه چرنوبیل وحشتناک‌ترین فاجعه تکنولوژیک انسانی در تمام تاریخ به شمار می‌آید در اثر فاجعه چرنوبیل قریب به ۵ میلیون نفر آسیب دیدند، حدود ۵ هزار مرکز مسکونی در جمهوری روسیه سفید، اوکراین و فدراسیون روسیه با ذرات رادیو اکتیو آلوده شدند. از میان آنها، ۲۲۱۸ شهر و روستا با جمعیت حدود ۲/۴ میلیون نفر در محدوده اوکراین قرار داشتند، فاجعه چرنوبیل جمعیت کشورهای مذکور را تحت الشعاع قرار داد. غیر از اوکراین، جمهوری روسیه سفید و فدراسیون روسیه، کشورهای فنلاند، سوئد، نروژ، لهستان، بریتانیای کبیر و برخی کشورهای دیگر نیز اثرات فاجعه را احساس کردند. عوامل اصلی فاجعه انجام آزمایش بدون فراهم بودن شرایط، سطح ناکافی ایمنی در راکتور، اشتباهات پرسنل اعلام شد.عملیات امحاء نتایج فاجعه در نیروگاه چرنوبیل از تاریخ ۲۶ آوریل ۱۹۸۶ تحت ریاست کمیسیون دولتی شوروی آغاز شد. این عملیات از نیمه دوم روز ۲۶ آوریل شروع شد و تا سال ۱۹۹۱ ادامه یافت.در اولین گام یک منطقه انزوا در محدوده ۳۰ کیلومتری اطراف نیروگاه چرنوبیل تعیین شد. از ۲۷ آوریل سال ۱۹۸۶ حکومت اوکراین ساکنین شهرهای پریپیتت و چرنوبیل، و روستاهای داخل منطقه ۳۰ کیلومتری (حدود ۱۰۰ هزار نفر) را به خارج این محدوده انتقال داد.پنهان کردن اطلاعات مربوط به فاجعه چرنوبیل باعث شکل گیری و گسترش شایعات باور نکردنی پیرامون نتایج فاجعه شد. ریاست شوروی از پذیرش همکاری بین‌المللی برای انجام عملیات امحاء نتایج فاجعه هسته‌ای امتناع کرد. تنها در سال ۱۹۸۹ بود که حکومت شوروی از آژانس انرژی اتمی به منظور ارزیابی کارشناسی عملیات امحاء، درخواست کمک کرد.فاجعه چرنوبیل وضعیت تشعشع در محدوده‌های بسیاری از کشورهای اروپایی را به شدت تغییر داد. در ماه می‌سال ۱۹۸۶ در تمامی کشورهای نیمکره جنوبی، در اقیانوسهای آرام، اتلانتیک و منجمد شمالی ملاحظه می‌شدند. با وجود گذشت سال ها از این حادثه وحشتناک اما هنوز اثاری از مواد رادیو اکتیو و جهش های ژنتیکی در مردم منطقه مشاهده می شود.در این میان میتوان به ناقص شدن نوزادان در دو دهه اخیر، از قبیل بی دست و پا متولد شدن اشاره کرد.مقیاس این فاجعه بسیار بیشتر از آن بود که مقامات دولتی آن را اعلام میکردند.از رآکتور شماره چهار فقط اتم سزیم و پلوتونیوم نبود که بیرون آمد بلکه دروغی خطرناک تر از آن ها بود مقامات سابق شوروی آن را اعلام کردند.بر اساس گزارش های اعلام شده مقامات شوروی میزان استاندارد تشعشعات اتمی که یک انسان میتواند تحمل کند را در عدد پنج ضرب کرده بودند، که این جرمی بسیار بزرگ است.از پانصد هزار نفری که با حادثه چرنوبیل مبارزه کردند، بیست هزار نفر مرده اند و دویست هزار نفر هم رسما از کار افتاده اعلام شده اند.و کسانی هم زنده ماندند از بیماری ها و سرطان های مربوط به تشعشعات اتمی رنج میبرند و تا آینده ای نزدیک... .

جستارهای وابستهحادثه اتمی میل آیلند

لویی پاستور

لویی پاستور

لویی پاستور (Louis Pasteur)
Louis Pasteur.jpg
زمینه فعالیتمیکروب‌شناس، شیمیدان
ملیتFlag of France.svg فرانسه
تولد۶ دی ۱۲۰۱
مرگ۶ مهر ۱۲۷۴
محل زندگیFlag of France.svg فرانسه
دلیل شهرتواکسن هاری، پاستوریزه
تأثیرپذیرفته(‌ها)

لویی پاستور(۱۸۹۵-۱۸۲۲)، از شیمی‌دانان و زیست‌شناسان مشهور فرانسوی است.

محتویات

[۱ در یک نگاه

در یک نگاه شهرت وی مدیون شناخت نقش باکتری‌ها در بروز بیماری و کشف واکسن ضد هاری می‌باشد. همچنین عمل پاستوریزه‌کردن که مأخذ از نام اوست، اختراع این دانشمند می‌باشد. لویی پاستور در تاریخ (۲۷ دسامبر ۱۸۲۲ (میلادی)) در شاتو ویله نوولتان از ایالت ژورا زاده شد و در تاریخ (۲۸ سپتامبر ۱۸۹۵ (میلادی)) در نزدیکی پاریس درگذشت.

تولد و تحصیل [لویی پاستور در خانواده یک گروهبان مستعفی ِ ارتش شکست خورده ناپلئون بنام ژان ژوزف پاستور به‌دنیا آمد. جد او به‌شغل دباغی مشغول بود، لوئی پس از گذراندن دو سال تحصیل در دوره دبستان به‌عنوان شاگرد روزانه وارد کولژآربوا شد. او دانش‌آموزی متوسط ِ خوب بااستعدادی چشم‌گیر در رشته هنر شناخته می‌شد. در سال ۱۸۴۳ برای بار دوم در آزمون ورودی مدرسه عالی فرانسه شرکت و پس از اتمام تحصیلات، در سن ۲۶ سالگی (۱۸۴۸) به سمت ِ استاد در رشته شیمی دانشگاه استراسبورگ پذیرفته شد. او با تهیه و نوشتن رساله‌هایی درباره فیزیک و شیمی درجه دکترای ِ خود را گرفت. وی در این زمان با نوشتن نامه‌ای به‌رئیس دانشگاه استراسبورگ و کسب ِ موافقت وی، در روز (۲۹ مه ۱۸۴۹) با دختر ۲۲ ساله وی ازدواج می‌نماید. لویی پاستور در این هنگام ۲۶ سال داشت. همسر جوان لویی پاستور، با حمایت از فعالیت‌های علمی شوهرش، مسؤلیت کارهای اداری و دفتری را نیز به‌عهده می‌گیرد.

خانواده آنها دارای سه دختر می‌شوند که هرسه قبل از رسیدن به‌سن بلوغ می‌میرند، دختر چهارم و پسری بنام ژان باتیست از آن‌ها پا می‌گیرد که آن پسر بعدها سیاست‌مدار می‌شود. (ژان بابتیست در کودکی به‌وسیله پدرش از مرگ نجات یافته ولی ۵۰ سال بعد در سال ۱۹۴۰ که آلمان‌ها به‌فرانسه تاختند و می‌خواستند به‌سردابی که مقبرهٔ پاستور بود و پسرش نگهبانی آن را به‌عهده داشت به‌زور وارد شوند، با مقاومت روبرو شده و در این برخورد، ژان بابتیست جانش را از دست می‌دهد.)

رد کردن نظریه خرق الساعه پاستور پس از مدتی به فعالیت نورشناسی علاقمند شده و به‌تحقیقات فراوانی نیز دست می‌زند.

پاستور تحقیقات خود را در مورد عمل تخمیر ادامه داده و در این راستا به نتایج مهمی دست می‌یابد. او به‌این موضوع اساسی پی‌می‌برد که تخمیر نتیجه فعالیت‌های موجودات میکروسکپی و باکتری‌ها می‌باشد.

آزمایش‌های پاستور بر روی موادی مانند چغندر قند، سرکه، شراب و شیر و عصاره گوشت با موفقیت انجام پذیرفت و به فرضیهٔ خودانگیزه‌ای (خود به‌خودی) پایان بخشید.آزمایش پاستور به این ترتیب بود که مقداری عصارهٔ گوشت را درون یک ظرف شیشه‌ای ریخت و روی آن را با استفاده از درپوش بست و برای آزمایش کنترلی به همان مقدار گوشت را درون یک ظرف دیگر به همان اندازه ریخت ولی درِ این یکی را نبست. پس از مدتی مشاهده کرد که آن ظرفی که درش باز بوده بوی بدی می‌دهد و مواد درون آن خراب شده در حالی که ظرفی که درپوش داشت بوی عصارهٔ گوشت را می‌داد و به هیچ عنوان خراب نشده‌بود. پس از این آزمایش او به این نتیجه رسید که هیچ ماده‌ای خودبه‌خود به وجود نمی‌آید بلکه حاصل واکنش دیگر موجودات است. همچنین او دریافت که موجودات زنده‌ای به نام باکتری در هوا وجود دارد و برای اطمینان پنبه‌ای را به عصارهٔ گوشت آغشته کرد و به عنوان درپوش درون سر شیشه‌ای که دارای عصارهٔ گوشت بود گذاشت. بعد از مدتی متوجه شد که پنبه سیاه شده‌است و به وجود باکتری‌ها در هوا یقین پیدا کرد. تلاش علمی این دانشمند بزرگ، جهشی نوین در دانش پزشکی محسوب شده و به عنوان راه‌گشای اکتشافات بعدی در تاریخ بشریت ثبت شده‌است.

پاستور نتایج مطالعات خود را در سوم اوت ۱۸۵۷ به‌آکادمی علوم در شهر (لیل) ارائه و فرضیهٔ خود را مبنی بر تأثیر موجودات ذره بینی و نفوذ اکسیژن در اجسام، و تجزیهٔ آن‌ها، اثبات نمود. کشف واکسن ضد هاری نیز از جمله دست‌آوردهای لویی پاستور است که تا به‌امروز مورد استفاده قرار می‌گیرد.

مرگ پاستور در سن ۷۳ سالگی در اثر عوارض سکتهٔ مغزی که اولین مورد آن در ۱۸۶۸ اتفاق افتاد و باعث فلج شدن سمت چپ بدنش شد، درگذشت. مقبرهٔ او در زیرزمین انستیتو پاستور پاریس می‌باشد.

یوری گاگارین

یوری گاگارین

.
یوری الکسی‌یویچ گاگارین
Yuri Gagarin official portrait.jpg
عکس رسمی یوری گاگارین با نشان‌های افتخار
فضانورد
دستاوردنخستین فضانورد جهان
ملیتFlag of the Soviet Union.svg اتحاد جماهیر شوروی
وضعیتدرگذشته
تولد۹ مارس ۱۹۳۴
(۱۸ اسفند ۱۳۱۲)کلوشینو، روسیه
Flag of the Soviet Union.svg اتحاد جماهیر شوروی
مرگ۲۷ مارس سال ۱۹۶۸
(۷ فروردین ۱۳۴۷)روسیه
Flag of the Soviet Union.svg اتحاد جماهیر شوروی
مشاغل دیگرخلبان آزمایشگر
درجهسرهنگ
طول
پرواز فضایی
یک ساعت و ۴۸ دقیقه
تاریخ گزینش۷ مارس ۱۹۶۰
(۱۶ اسفند ۱۳۳۸)
ماموریتوستوک-۱
نشان
ماموریت
Vostok1patch.png
آرامگاهآرامگاه دیوار کرملین، مسکو

یوری الکسی‌یویچ گاگارین (به روسی: Юрий Алексеевич Гагарин) کیهان‌نورد روسی و متولد ۹ مارس ۱۹۳۴ میلادی (۱۸ اسفند ۱۳۱۲)، نخستین فضانورد جهان است. یوری گاگارین در روز ۱۲ آوریل ۱۹۶۱ میلادی (۲۳ فروردین ۱۳۴۰) توسط فضاپیمای وُستوک-۱ به فضا رفت و به مدت ۱۰۸ دقیقه مدار زمین را یک دور بطور کامل پیمود. عصر سفرهای فضایی انسان با این پرواز آغاز گشت.

یوری گاگارین پس از پرواز تاریخی خود به سمت ریاست مرکز آموزش فضانوردان در شهرک ستاره‌ها انتخاب شد. در همین حال و در کنار شغل حرفه‌ای خود، با بازدید و سخنرانی در شهرها و کشورهای گوناگون، نقش عمده‌ای در افزایش آگاهی عمومی در مورد سفرهای فضایی ایفا نمود. هشت سال پس از سفر فضایی‌اش، یوری گاگارین در یک سانحه هوایی کشته شد.

گاگارین به خاطر سفر فضایی تاریخی خود تبدیل به ستاره‌ای جهانی شد و نشان‌ها و عنوان‌های افتخار بی‌شماری از سراسر جهان دریافت کرد. شب ۱۲ آوریل هر سال به عنوان «شب یوری» گرامی داشته می‌شود و جشن‌ها و گردهمایی‌هایی در سراسر جهان به یاد نخستین فضانورد جهان برپا می‌گردد.

محتویات

زندگی کودکی یوری گاگارین در تاریخ ۹ مارس ۱۹۳۴ میلادی[۱] در روستای کلوشینو در نزدیکی شهر گژاتسک واقع در استان اسمالنسک در کشور روسیه (اتحاد شوروی) چشم به جهان گشود. نام شهر گژاتسک سال‌ها بعد در ۱۹۶۸، به افتخار گاگارین به «شهر گاگارین» تغییر داده شد. پدرش الکسی ایوانویچ گاگارین (۱۹۷۳-۱۹۰۲)، و مادرش آنا تیموفیونا ماتویوا گاگارینا (۱۹۸۴-۱۹۰۳) هردو در یک مزرعه تعاونی به کار اشتغال داشتند.[۲] مادر او کتاب‌خوانی قهار و پدرش درودگری حرفه‌ای بود. این زوج ۴ فرزند داشتند که یوری سومین آنها بود. در دوران کودکی، از آنجایی که پدر و مادر خانواده هر دو شاغل بودند، مسئولیت مراقبت از یوری به عهده خواهر بزرگترش بود.

جنگ جهانی دوم یوری روز یکم سپتامبر ۱۹۴۱ در روستای کلوشینو به دبستان رفت، اما در ۱۲ اکتبر همان سال روستای آنها را نیروهای آلمان نازی اشغال کردند و مدارس به مدت دو سال تعطیل شدند. همانند بسیاری از خانواده‌های دیگر در شوروی، خانواده گاگارین در طول جنگ جهانی دوم با مشکلات زیادی مواجه بودند. نیروهای اشغالگر در سال ۱۹۴۳ خواهر و برادر بزرگترش زویا و والنتین را برای کار اجباری به اردوگاه‌های نازی‌ها بردند، این دو تا پایان جنگ نتوانستند خانواده‌شان را ببینند.

یوری گاگارین در مدرسه دانش‌آموزی کوشا و درسخوان و به قول معلم مدرسه‌اش گهگاهی هم بازیگوش بود! او از کودکی به پرواز علاقه داشت، هواپیماهای مدل می‌ساخت و کتاب‌های ژول ورن را با علاقه مطالعه می‌کرد؛[۳] معلم ریاضی و فیزیک او در طول جنگ جهانی دوم خلبان نیروی هوایی شوروی بوده، و این موضوع شاید در علاقه گاگارین به پرواز بی‌تاثیر نبوده باشد.

گاگارین نوجوان در ماه مه سال ۱۹۴۹ پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، یوری در یک مدرسه شبانه فنی آهنگری در بخش ریخته‌گری به کارآموزی مشغول شد. در سال ۱۹۵۱ برای ادامه تحصیلات در هنرستان فنی ساراتوف قبول شد. همزمان با تحصیل در هنرستان، یوری که همیشه به پرواز علاقه داشت، به عضویت باشگاه هوایی ساراتف درآمد تا فوت و فن پرواز با هواپیمای سبک را فراگیرد. پشتکار بالای یوری باعث شد که هم در هنرستان و هم در باشگاه پرواز بدرخشد، طوری که در سال ۱۹۵۱ هم با رتبه درخشان از هنرستان فارغ‌التحصیل شد و هم نخستین پرواز انفرادی خود را با هواپیمای سبک یاک-۱۸ انجام داد.

دانشکده نیروی هوایی و ازدواج پس از فارغ‌التحصیلی در هنرستان و در ۱۹۵۵، یوری گاگارین به دانشکده نیروی هوایی اورنبورگ رفت تا پرواز با هواپیماهای نظامی را فراگیرد. مدت کوتاهی پس از پرتاب اسپوتنیک-۱ (اولین ماهواره جهان)، او در سال ۱۹۵۷ پس از دریافت مدرک خلبانی هواپیمای میگ-۱۵ با امتیازات بالا از آن‌جا فارغ‌التحصیل شد.[۴][۵] در همان دانشکده بود که با همسر آینده‌اش «والنتینا گُریاچوا» آشنا شد، و دو سال پس از فارغ‌التحصیلی، یوری و والنتینا در ۱۹۵۷ میلادی باهم پیوند زناشویی بستند.

گاگارین به عنوان خلبان هواپیمای میگ-۱۵ برای مدتی در پایگاه هوایی لوستاری در منطقه مورمانسک در نزدیکی مرز روسیه و نروژ به خدمت مشغول شد، جایی که پرواز در آن، به خاطر آب و هوای سخت منطقه خطرناک محسوب می‌شد.

یوری گاگارین جوان با ۱۵۷ سانتیمتر قد، مرد کوچک‌اندامی بود؛ نکته‌ای که بعدها در انتخاب او به عنوان کیهان‌نورد تأثیر داشت.

ورود به برنامه فضایی گزینش و آموزش فضانوردان  سال ۱۹۶۰، سازمان فضایی شوروی، پس از مرحله اول گزینش، ۲۰ نفر از جمله گاگارین را برای پست فضانوردی برگزید. سرگئی کارالیوف، پدر برنامه فضایی شوروی، خود بر انتخاب نامزدها نظارت کرده بود. همه این افراد الزاما بهترین خلبانان کشور نبودند: علاوه بر تسلط کامل به هوانوردی و توان تصمیم‌گیری صحیح در موقعیت‌های دشوار، وزن، سلامت جسمی و قد آن‌ها از عوامل کلیدی در انتخاب این افراد بود. موشکی که قرار بود نخستین فضانورد را به فضا ببرد بر اساس موشک نظامی قاره‌پیمای دوربرد آر-۷ ساخته شده بود، که آن هم در اصل برای پرتاب کلاهک هسته‌ای در مسافت‌های طولانی طراحی شده بود. برای همین فضاپیمای وستوک-۱ سوار بر آن نمی‌توانست بزرگتر از کپسول کلاهک هسته‌ای باشد.[۶][۷]

تاریخ نخستین سفر فضایی یکی از دغدغه‌های دولتمردان و مسئولین سازمان فضایی شوروی، انتخاب تاریخی مناسب برای نخستین سفر فضایی بود. بر اساس اطلاعات کسب شده، مقامات شوروی گمان برده بودند که برنامه اولین سفر فضایی آمریکا در روز ۲۰ آوریل ۱۹۶۱ اجرا می‌شود. آنان مصمم بودند فضانورد خود را قبل از آن تاریخ به فضا بفرستند. در عمل، اولین فضانورد آمریکایی تا یک ماه بعد از آن تاریخ پرواز نکرد. برنامه آمریکا برای فرستادن فضانورد به بلندپروازی برنامه شوروی نبود، و فضاپیمای آمریکایی مرکوری برای پرواز به مدار زمین طراحی نشده بود، بلکه قرار بود پروازی کوتاه در مسیر پرتابه‌ای (Ballistic) زیر مدار زمین در ارتفاع حدود ۱۰۰ مایلی داشته باشد. اما بر اساس تعاریف رسمی، می‌شد همین پرواز کوتاه را «اولین پرواز فضایی» دانست. به همین علت، بازه زمانی بین روزهای ۱۱ تا ۱۷ آوریل همان سال برای اولین پرواز فضایی شوروی در نظر گرفته شد.

گزینش نخستین فضانوردان تا روزهای پیش از پرواز، هر شش عضو منتخب در گروه مورد آزمایش‌های دشواری قرار گرفتند تا استقامت جسمی و روانی آنها محرز شود. روز ۱۷ مارس سال ۱۹۶۱ فضانوردان منتخب، تیم بزرگ پشتیبانی و گروهی از مقامات رسمی وارد پایگاه فضایی بایکونور شدند.

روز ۸ آوریل یعنی تنها چند روز پیش از پرواز فضایی، یوری گاگارین به عنوان نامزد اصلی پرواز گزینش شد. گرمان تیتوف به عنوان فضانورد ذخیره تعیین شد تا در صورت بروز هرگونه مشکلی برای گاگارین، بتواند بجای او پرواز کند.[۷] در مورد دلایل انتخاب گاگارین حدس و گمان‌های گوناگونی وجود دارد؛ برخی معتقدند که پیشینه کارگری خانواده او، نام خانوادگی و یا حتی محل تولد او باعث شده‌بود که حزب کمونیست شوروی او را به گرمان تیتوف ترجیح دهد. شکی نیست که شخصیت گرم و اجتماعی و رسانه‌پسند او از دلایل مهم گزینشش بوده‌است.

پس از روشن شدن دو نامزد اصلی پرواز، سرگئی کارالیوف ضمن دیدار با گاگارین و تیتوف به آنها اطلاع داد که فضاپیما در تاریخ ۸ آوریل آماده خواهد بود و پرواز برای روزهای ۱۰ تا ۱۲ آوریل برنامه‌ریزی شده است. دو روز بعد، جلسه‌ای رسمی با حضور مقامات بلندپایه دولت شوروی، مسئولان سازمان فضایی شوروی و هر شش فضانورد در یکی از پایگاه‌های نیروی هوایی در کنار رود سیردریا برگزار شد. این جلسه با سخنان سرگئی کارالیوف و با ارائه چکیده‌ای از فعالیت‌های گذشته و برنامه‌های آینده آغاز شد. وی گفت:

««[با اینکه] تنها ۴ سال از زمانی که اولین ماهواره جهان را به فضا پرتاب کردیم می‌گذرد، ما برای فرستادن اولین انسان به فضا آمادگی کامل داریم. شش کیهان‌نورد اینجا حضور دارند و همگی برای انجام این ماموریت از آمادگی لازم برخوردارند. تصمیم بر این شده که نخستین پرواز توسط یوری گاگارین انجام شود، و دیگران در پروازهای آتی شرکت کنند؛ [چون] تا پایان امسال ده فروند فضاپیمای وستوک برای پرواز آماده خواهند بود. سال آینده فضاپیماهایی با ۲ و ۳ سرنشین خواهیم داشت، و فکر کنم کیهان‌نوردانی که اینجا هستند بدشان نیاید ما را در این سفرهای فضایی همراهی کنند. باور داریم که [این] فضاپیما برای پرواز کاملا آماده شده و پرواز موفقی خواهد داشت. یوری الکسی‌یویچ، برایت آرزوی موفقیت بسیار دارم» »

در این میان خبرگزاری تاس، خبرگزاری رسمی دولت شوروی، سه بیانیهٔ گوناگون برای نخستین پرواز فضایی تهیه کرد. بیانیه نخست، اعلام خبر موفقیت پرواز نخستین فضانورد جهان بود. بیانیه دوم در صورتی مخابره می‌شد که فضانورد برخلاف برنامهٔ پیشین در خاک کشوری غیر از شوروی یا در اقیانوس فرود بیاید، و شامل درخواست کمک بین‌المللی برای یافتن او بود. بیانیه سوم برای بدترین حالت یعنی از دست رفتن فضانورد تهیه شده بود. خوشبختانه بیانیه‌های دوم و سوم هیچگاه بکار نیامد.

شمارهٔ رمز «۲۵» تا پیش از پرواز گاگارین، هیچ انسانی به فضا نرفته، خارج از جو زمین و در شرایط بی‌وزنی قرار نگرفته بود. پزشکان و روانشناسان و حتی به قولی خود سرگئی کارالیوف نگران این بودند که فضانورد با ورود به مدار زمین و قرار گرفتن در بی‌وزنی از یک سو، و مشاهده فضای بیکران و کره زمین از سوی دیگر، تعادل روانی خود را از دست داده و دست به اقدامات غیرقابل پیش‌بینی بزند.

به همین دلیل فضاپیمای وستوک-۱ بگونه‌ای ساخته شده بود که تمام پرواز را بطور خودکار انجام دهد. تنها راه از کار انداختن کنترل خودکار و به دست گرفتن ناوبری فضاپیما، وارد کردن شماره رمز ویژه‌ای در سیستم ناوبری بود. این شماره رمز — عدد «۲۵» — روی کاغذی نوشته شده و در پاکتی سربسته در داخل فضاپیما قرار داده شده بود.

کنترل دستی فضاپیما تنها در حالتی امکان داشت که فضانورد در حالت روانی مناسب قرار داشته، توان باز کردن پاکت، خواندن شماره رمز، و وارد کردن آن شماره به سامانهٔ ناوبری را داشته باشد![۸]

نخستین پرواز فضایی انسان آغاز پرواز

پرونده:Gagarin space suite.jpg
یوری گاگارین در لباس فضایی

یوری گاگارین در ساعت شش و هفت دقیقه صبح روز چهارشنبه ۱۲ آوریل ۱۹۶۱ به وقت مسکو،[۹] از پایگاه فضایی بایکونور با فضاپیمای وستوک-۱ (نام و شماره سریال: Vostok 3KA-2) و با رمز پرواز «درخت سرو» به عنوان نخستین فضانورد جهان به مدار زمین پرواز کرد.[۱۰]

متخصصان در مرکز کنترل پرواز، بوسیله سه کانال رادیویی و یک کانال تلویزیونی با گاگارین در مدار زمین ارتباط داشتند.

نخستین جمله‌هایی که گاگارین به زمین مخابره کرد این بود: «پرواز به خوبی ادامه دارد، دید خوبی دارم، من زمین را می‌بینم، خیلی زیبا است».[۱۱] مشهور است که گاگارین در حال اوج گرفتن به مدار زمین، آهنگ یک سرود میهن‌پرستانه روسی را زمزمه می‌کرده.[۱۲] این سرود «مام میهن می‌شنود» نام دارد؛ شعر این سرود اثر یوگنی دولماتوسکی و آهنگ آن اثر دمیتری شوستاکوویچ آهنگساز پرآوازه روسی است. ابیات اول این آهنگ چنین هستند:[۱۳]

مام میهن می‌شنودمام میهن می‌داند
که فرزندشتا کجای آسمان‌ها پرواز کرده است

در حالی که گاگارین در مدار زمین پرواز می‌کرد، درجه نظامی او به افتخار موفقیتش از ستوانی به سرهنگی ارتقا پیدا کرد.

مدارگرد حامل یوری گاگارین پس از آنکه ۱۰۸ دقیقه با سرعت ۲۷٬۴۰۰ کیلومتر در ساعت، یکبار زمین را دور زد، اولین فضانورد جهان را به سلامت به زمین بازگرداند و بدینسان افتخاری بی‌نظیر برای یوری گاگارین و کشورش، اتحاد جماهیر شوروی سابق به ارمغان آورد. مداری که یوری گاگارین سوار بر وستک-۱ پیمود، مداری بیضی شکل بود که حداقل ۱۶۹ و حداکثر ۳۱۵ کیلومتر از سطح متوسط زمین فاصله داشت و صفحه مدار با صفحه استوای زمین زاویه‌ای ۶۵ درجه‌ای می‌ساخت تا فرود گاگارین را در خاک شوروی تضمین نماید.[۱۴]

مشکل در مرحله ترمز فضاپیمای وستوک-۱ پس از طی بخش بزرگی از مسیر پرواز بر فراز قارهٔ آفریقا رسید و سیستم ناوبری بطور خودکار ترمزهای سوخت مایع را بکار انداختند. قرار بر این بود که حدود ۱۰ تا ۱۲ ثانیه پس از اتمام کار موتور ترمز، بخش سرویس‌دهی فضاپیما از کپسول فضایی گاگارین جدا و مرحله بازگشت به زمین آغاز گردد. اما به علت گیر کردن کابل‌های اتصال دهنده این دو بخش، بخش سرویس‌دهی در حالت نیمه‌متصل به کپسول حامل گاگارین باقی ماند. کپسول گاگارین در این لحظه در حال ورود به جو زمین بود و این مشکل باعث شد که حول محور خود دچار دوران شدید و غیرقابل کنترل شود.

یوری گاگارین خود در مورد این حادثه می‌گوید:[۷]

««به محض اینکه کار موتور ترمز پایان یافت، فضاپیما تکان شدیدی خورد و شروع کرد به چرخش با سرعت بالا دور محور خودش، سرعت چرخش حدود ۳۰ درجه در ثانیه بود. همه چیز می‌چرخید. این رویداد بر فراز قاره آفریقا رخ داد، از پنجره یک لحظه قاره آفریقا، یک لحظه افق زمین و لحظه دیگر آسمان را می‌دیدم. اصلا وقت نداشتم خودم را در برابر نور شدید آفتاب محافظت کنم که کور نشوم. پاهایم را به سمت پنجره پایینی بردم که جلوی نور را بگیرد اما پنجره را نبستم چون می‌خواستم موقعیت خودم را بدانم و ببینم اوضاع از چه قرار است.» »

با ورود به لایه‌های ضخیم‌تر جو زمین، فضاپیما دچار دوران و تکان‌های شدیدتری شد. با این وجود، گاگارین اعتماد به نفس خود را از دست نداد و باور داشت که هنوز فضاپیما شانس فرود عادی را از دست نداده:[۷]

««من به کنترل زمین اطلاع دادم که مرحله جداسازی بر اساس برنامه روی نداده. اما هنوز به نظرم موقعیت اضطراری نبود، و من روی صفحه کنترل کُد VN4 را به زمین مخابره کردم (معنی کُد: همه چیز بخوبی پیش می‌رود). »

این حالت حدود ده دقیقه ادامه داشت تا اینکه کابل‌ها در اثر حرارت شدید ناشی از ورود به جو زمین سوختند و بالاخره کپسول گاکارین در ساعت ۱۰:۳۵ دقیقه آزاد شد. گاگارین اعتقاد داشت که در بدترین لحظات این حادثه، شتابی در حدود ۱۰ جی (G-force) به او وارد می‌شده‌است:[۷]

««در یک لحظه، برای حدود ۲-۳ ثانیه، داده‌های روی صفحه کنترل محو شدند و جلوی چشمانم تیره شد. خودم را محکم گرفتم و تلاش کردم در برابر فشار مقاومت کنم، تا بالاخره همه چیز تقریبا به حالت عادی برگشت.» »

فرود گاگارین پس از ۱۰۸ دقیقه پرواز و یک دور گردش کامل در مدار زمین، در ۲۶ کیلومتری جنوب غربی شهر انگلس در منطقه ساراتوف فرود آمد. این نقطه از منطقه پیش‌بینی شده برای فرود فاصله زیادی داشت و کسی برای استقبال از او حاضر نبود. آنا آکیمووا تاتارووا، همسر جنگلبان محلی و نوه ۶ ساله‌اش اولین کسانی بودند که گاگارین را پس از فرود دیدند. یوری گاگارین ماجرا را این گونه تعریف می‌کند:

««آنها وقتی مرا با لباس و کلاه فضایی و چتر نجاتم دیدند، ترسیدند و عقب رفتند. من به آنها گفتم نگران نباشید من هم مثل شما شهروند شوروی هستم، همین الان از فضا برگشتم و دنبال تلفن می‌گردم که به مسکو زنگ بزنم.» »

گاگارین پس از تماس تلفنی با دفتر نیروی هوایی، پیامی به این مضمون فرستاد: «پیامی برای نیروی هوایی، ماموریت با موفقیت انجام شد، در این موقعیت (...) فرود آمدم، حالم خوب است، ضرب‌دیدگی و شکستگی هم ندارم. گاگارین».

ستاره جهانی یوری گاگارین پس از بازگشت به زمین، بلافاصله تبدیل به ستاره‌ای جهانی شد. او به کشورهای گوناگون از جمله ایتالیا، چکسلواکی، بریتانیای کبیر، آلمان، مجارستان، فرانسه، بلغارستان، غنا، کوبا، مکزیک، برزیل، نروژ، هند، مصر، لیبریا، کانادا و ژاپن سفر کرد و مورد استقبال رسمی مقامات و هوادارانش قرار گرفت. او در بسیاری از کشورها نشان‌های افتخار دریافت و از پیکره‌هایی که به افتخارش برپا شده بود پرده‌برداری کرد. در روز ۱۴ ژوئیه ۱۹۶۱ در بریتانیا در میهمانی ناهاری به میزبانی ملکه الیزابت دوم و همسرش در کاخ باکینگهام شرکت کرد،[۱۵][۱۶] و پس از آن میهمان نخستین اتحادیه کارگری جهان در منچستر بود. پس از حضور گاگارین در شهر پاریس، خیابانی به نام وی در آن شهر نامگذاری شد.[۱۷][۱۸]

دیدن یا ندیدن خدا؟ مدتی پس از پرواز فضایی گاگارین، شایعات دروغی خصوصا در جوامع مذهبی و غربی به نقل از او پخش شد مبنی بر اینگه گاگارین در فضاپیمایش گفته که «من این بالا خدایی نمی‌بینم». چنین عبارتی در هیچ کجای نوار مکالمات گاگارین در فضا وجود ندارد.[۱۹]

در سال ۲۰۰۶ میلادی، سرهنگ والنتین پتروف، یکی از دوستان نزدیک گاگارین، طی مصاحبه‌ای بیان چنین عباراتی از سوی گاگارین را تکذیب کرد. وی منشا شایعه را نقل قولی خارج از مضمون از سخنرانی نیکیتا خروشچف در کمیتهٔ مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی دانست. خروشچف در این سخنان ضمن حمله به باورهای مذهبی، گفته بود که «حتی گاگارین به فضا رفت و آنجا هم خدایی ندید». شاید برخی این عبارات را به گاگارین نسبت داده بودند تا از محبوبیت گاگارین استفاده کرده و اثر تبلیغات خود را بیشتر کنند.[۲۰]

از طرف دیگر، با توجه به اینکه نفوذ کمونیسم در برخی از کشورهای مذهبی یا غربی از دید روحانیت و یا دولت تهدید محسوب می‌شده، این احتمال هم وجود دارد که این شایعه را برای نفی و تیره‌نمایی کمونیسم و پیشرفت‌های تکنولوژیکی شوروی ساخته بوده‌باشند.

پس از پرواز تا مرگ در سال ۱۹۶۲، یوری گاگارین به سمت معاونت شورای عالی اتحاد شوروی منصوب شد، اما پس از مدتی به مرکز فضانوردی شوروی در «شهرک ستاره‌ها» بازگشت و به مدت ۷ سال در گروهی کار کرد که هدفشان طراحی فضاپیماهایی با قابلیت استفاده مجدد بود. وی پس از مدتی به سمت معاون مدیریت شهرک ستاره‌ها انتخاب شد، و همزمان به تمریناتش به عنوان خلبان هواپیمای جنگنده ادامه داد.

در روز ۲۷ مارس سال ۱۹۶۸[۲۱]، هواپیمای میگ-۱۵ یوری گاگارین و مربی پروازش طی یک پرواز تمرینی دچار سانحه شد و سقوط کرد و هردو سرنشین آن کشته شدند.

الکسی لئونوف، کیهان‌نورد روسی و همکار گاگارین، در کتابش با عنوان «دو روی ماه» [۲۲] نظریه مشابهی در مورد این سانحه ارائه داده است. او در همان روز در نزدیکی محل حادثه درحال پرواز با بالگرد بوده، نقل می‌کند که «دو صدای غرش مهیب» از دور شنیده‌است. الکسی گزارش پژوهش ۱۹۸۶ را تایید می‌کند و نتیجه می‌گیرد که هواپیمای دوم (که او به اشتباه سوخو-۱۵ نامیده) در ارتفاع پایین‌تر از حدمجاز در حال پرواز بوده، و «به خاطر بدی هوا، و بدون اطلاع از اینکه بیشتر از ۲۰-۱۰ متر با هواپیمای گاگارین فاصله ندارد، اقدام به شکستن دیوار صوتی کرده است». تلاطم شدید ناشی از این اقدام، هواپیمای گاگارین را بی‌ثبات کرده و به چرخش مرگباری فرستاده است. نخستین صدای غرش مهیب ناشی از شکستن دیوار صوتی و دومین صدا ناشی از انفجار هواپیمای گاگارین بوده‌است.

نظریه جدیدتری نیز در سال ۲۰۰۵ ارائه شده است که برپایهٔ آن دریچه تهویه کابین خلبان سهواً بدست گاگارین و همکارش و یا خلبان پیشین هواپیما باز گذاشته شده‌بوده‌است. باز بودن دریچه باعث بوجود آمدن حالت خفگی ناشی از کمبود اکسیژن شده و خلبانان نتوانسته‌اند کنترل هواپیما را حفظ کنند.[۲۳]

در سال ۲۰۰۷ پیشنهادی مطرح شد مبنی بر اینکه پژوهش‌های جدیدی در مورد سقوط یوری گاگارین با استفاده از فن‌آوری نوین انجام گیرد. اما دولتمردان روسیه نیاز به انجام پژوهش‌های مجدد را غیرضروری دانستند.[۲۴]

تمامی قطعات جمع‌آوری شده از لاشه میگ-۱۵ یوری گاگارین در محفظه‌های سربسته نگهداری می‌شود و امکان پژوهش روی آنها در آینده وجود دارد.

یادمان، افتخارات و نشان‌های گاگارین

سکه یک روبلی به مناسبت بیستمین سالگرد پرواز فضایی گاگارین، اتحاد شوروی


به مناسبت بیستمین و سی‌امین سالگرد پرواز گاگارین، دولت شوروی به ترتیب در سال ۱۹۸۱ یک سکه یک روبلی (مس-نیکل)، و در سال ۱۹۹۱ یک سکه سه روبلی (نقره) ضرب کرد. در سال ۲۰۰۱، دولت روسیه به مناسبت چهلمین سال نخستین پرواز فضایی انسان، چهار سکه جدید با نیمرخ گاگارین ضرب کرد که عبارتند از سکه‌های دو روبلی (مس-نیکل)، سه روبلی (نقره)، ده روبلی (برنج-مس، نیکل)، و صد روبلی (نقره).[۲۵]

پیکر یوری گاگارین در آرامگاه دیوار کرملین در میدان سرخ شهر مسکو به خاک سپرده شده است.

جشن‌های شب یوری هر ساله در شب ۱۲ آوریل، جشن‌هایی با نام «شب یوری» برای یادبود یوری گاگارین در نقاط مختلف جهان برپا می‌شود. در برخی از این مراسم علاوه بر علاقمندان به سفرها و اکتشافات فضایی، فضانوردان سرشناس نیز شرکت می‌کنند. در سال ۲۰۰۸ در شب یوری، ۴۹ کشور جهان میزبان ۱۶۸ جشن بودند.[۲۶]

زمان پرتاب اسپوتنیک-۱ به فضا را سرآغاز عصر فضا می‌نامند، در حالیکه سفر یوری گاگارین به فضا نیز همپای مدارگردی این ماهواره، تاریخ‌ساز بوده است. از این رو بود که سه منجم آماتور به نامهای لورتا هیدالگو، جرج وایت ساید و تریش گارنر در سال ۲۰۰۱ میلادی پیشنهاد برگزاری شب یوری را ارائه کردند. این جشن سالانه فضایی اکنون در سرتاسر دنیا برگزار می‌شود. ایران نیز با داشتن علاقمندان فراوان به فضا و نجوم، از این جشن بی نصیب نیست. اکنون شب یوری با برگزاری مراسم، سخنرانیهای علمی و سرگرمیهای فضایی در سرتاسر کشور و توسط گروه‌های مردمی و انجمن‌های علمی برگزار می‌شود.[۲۷]

روز جهانی پرواز فضایی بشرمجمع عمومی سازمان ملل در نشست ویژه‌ای به تاریخ 18 فروردین 1390 خورشیدی، قطعنامه‌ای صادر کرد که به موجب آن روز 12 آوریل به مناسبت سالگرد پرواز تاریخی یوری گاگارین به دور مدار زمین (12 آوریل 1961 میلادی)، روز پرواز فضایی بشر نامگذاری شده است. پیش‌نویس این قطعنامه را کشور روسیه که وارث فعالیت‌های فضایی اتحاد جماهیر شوروی سابق است، به مناسبت پنجاهمین سالگرد سفر فضایی یوری گاگارین به مجمع عمومی سازمان ملل ارائه نموده بود. کیو آکاساکا معاون ارتباطات و روابط عمومی دبیر کل سازمان ملل به همین مناسبت می‌گوید: "پنجاه سال از آن سفر شگفت‌انگیز می‌گذرد اما افسانه شجاعت گاگارین و سفر وی به ماورای مرزهای فکری زمانه خود همچنان به صورت یک منبع الهام‌بخش برای آینده اکتشافات فضایی، برای نوع بشر و برای ملت‌های سراسر جهان خواهد بود،"[۲۸] [۲۹]

نامگذاری افتخاری مدال زرین فدراسیون بین‌المللی هوانوردی

  • مکانی در شهر مسکو که پیکره‌ای ۴۰ متری از گاگارین هم در آنجا قرار دارد.
  • خیابان یوری گاگارین (Avenue de Youri Gagarine) در شهر پاریس
  • یکی از دهانه‌های کره ماه به نام یوری گاگارین نامگذاری شده است. همچنین یکی از مدال‌های افتخار گاگارین به درخواست همسرش توسط نیل آرمسترانگ و ادوین آلدرین بر روی کره ماه قرار داده شد.[۳۰]
  • سیارک شماره ۱۷۷۲
  • نشان جستجوگر گوگل که هر سال در روز ۱۲ آوریل به یاد یوری گاگارین تغییر می‌کند.
  • تصویر گاگارین به عنوان تاثیرگذارترین چهره سال در تاریخ ۲۱ آوریل ۱۹۶۱ بر روی جلد مجله تایم قرار گرفت.[۳۱]
  • قطار شماره ۱۳۶-۲۲۱ مدل سوپر وویجر شرکت راه‌آهن ویرجین در بریتانیا نیز به افتخار وی نامگذاری شد.[۳۲][۳۳][۳۴]

فرنام‌ها خلبان-کیهان‌نورد اتحاد شوروی (۱۴ آوریل ۱۹۶۱)

نشان‌های عالی لنین (شوروی)

شهروندی افتخاری ساراتوف، سواستوپول، اسمالنسک، سومگاییت، وینیتزا، نوووچرکاسک، و کالوگا (شوروی)