جنگ جهانی دوم

جنگ جهانی دوم

به نام او
جنگ جهانی دوم

جنگ جهانی دوم

به نام او

تانک های بریتانیا-1

matilda

تقریبا موفق ترین تانک بریتانیایی ها در جنگ هم به صرفه و هم کاربردی ماتیلدا بود.این تانک وزن متوسطی داشت اما با شیب زیادی که داشت از لحاظ زرهی آنرا تامین میکرد نقاط ضعفش توپ و سرعت کمش بود این تانک جزو تانک های پیاده نظام(مفهومی که در طی جنگ توسط بریتانیا بیان شد) یعنی آنها نیازی به سرعت بالایی نداشتند فقط زره زیادی داشتند

Image result for matilda tank


 بقیه در ادامه مطلب 
ادامه مطلب ...

دلایل دگرگونی تانک ها از جنگ جهانی دوم

در جنگ جهانی دوم طرفین به افزایش قدرت آتش وافزایش ضخامت زره فکر میکردند.این روش فکری در جنگ موثر بود اما پس از پیشرفت زیاد در سلاح های ضد تانک انفرادی طراحان به فکر اصلاح ایده هایشان افتادند.آنها به فکر افزایش چابکی و روش های جدید محافظت افتادند. در زمان جنگ جهانی 2 تانک های سبک متوسط وسنگین و فوق سنگین داشتیم که خوب بودن تانک منوط به داشتن توپ قدرتمند و زره نفوذ ناپذیر بود که سرعت تانک را تا حد زیادی پایین می آورد اما بعد از جنگ  سرد و با پیشرفت زره های کامپوزیتی سبک وزن نوع تانک ها  به تانک های اصلی نبرد (main battle tank ) تغییر یافت.یکی از آخرین تانک های موفق سنگین وزن t-10 یا is 10 بود که در جنگ 6 روزه هم استفاده شد

 

 یکی از بهترین ایده های دفاعی ،زره انفجاری بود.این زره هنگامی که توپ به آن برخورد میکند یک انفجار درست میکند تا در مقابل توپ توان ایستادگی داشته باشد البته این روش بیشتر در مقابل گلوله های های He high explosive موثر بود.

حال به انواع زره های موجود میپردازیم:

1- Steel Armor

ساده ترین نوع زره که از اولین تانکها بوده! اینطوری که پلیت های فولاد/آهن رو weld میکردن به هم و تانک رو میفرستادن بجنگه!! نمونه های جدیدش رو heat treating هم بعدا بهش میدادن که بتونه با گلوله های kinetic energy مقابله کنه.



تصویر

 بقیه در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

oh fortuna

این قسمتی از قطعه ی کارمینا بورانا اثر معروف کارل ارف است. این قطعه در سال 1936 در آلمان نازی ساخته شده و بسیار نزد سران نازی محبوب بوده است



متن شعر:

             ای بخت

همانند ماه
دگرگون می‌شوی،
همواره در حال کامل شدنی
یا هلال باریک شدن؛
زندگی نفرت‌انگیز
نخست ستم می‌کند
سپس تسکین می‌دهد
برای اینکه با ذهن بازی کند،
تنگدستی،
و قدرت
مانند یخ آب می‌شود.

سرنوشت دیوسرشت
و توخالی،
تو ای چرخ گردون،
بدنهاد هستی،
آسایش بی‌معنیست
و همیشه محو می‌شود،
در سایه
و حجاب
به من سرایت می‌کنی؛
اکنون از روی سرخوشی
پشت برهنهٔ خود را
به پیشگاه پلید تو خم می‌کنم.

در تندرستی
و معنویت
اکنون علیه من هستی،
همیشه اول می‌دهی
سپس بازپس می‌گیری
مانند یک برده.
در این ساعت
بی‌درنگ
ساز زهی خود را برمی‌دارم؛
زیرا که سرنوشت
نیرومند را به زمین می‌زند،
همه با من اشک بریزید!