جنگ جهانی دوم

جنگ جهانی دوم

به نام او
جنگ جهانی دوم

جنگ جهانی دوم

به نام او

ژولیوس سزار

مجسمه نیمتنه سزار در موزه وین

گایوس ژولیوس سزار (به لاتین: Gaius Iulius Caesar) (تلفظ: گایوس یولیوس کایسار) یا ژول سزار یا قیصر (زاده ۱۲ یا ۱۳ ژوئیه ۱۰۰ (پیش از میلاد) - درگذشته ۱۵ مارس ۴۴ (پیش از میلاد)) دیکتاتور و رهبر نامدار سیاسی و نظامی جمهوری روم بود.

او در کنار کراسوس و پومپی یکی از فرماندهان سه‌گانه روم بود. اکثر مورخان گشایش سرزمین گل به دست او را یکی از مهمترین وقایع دوران باستان و آغازگر شکل گیری تمدن کنونی فرانسه می‌دانند. او همچنین رهبری نخستین لشکرکشی روم به بریتانیا را در دست داشت اگرچه گرفتاری‌هایش با سنا و پومپی آن را بی‌سرانجام گذارد. او همچنین لژیون‌هایش را به آن‌سوی رود روبیکون رهبری‌نمود.

وی در پی جنگی داخلی که در ۴۹ (پیش از میلاد) به راه‌انداخت فرمانروای بی‌چون و چرای روم گشت. پس از آن به اصلاحاتی کلان در جمهوری روم دست‌زد و راه به سوی خودکامگی پیمود. این کارها دوست پیشین سزار مارکوس یونیوس بروتوس و دسته‌ای دیگر از سناتورها را به کشتن سزار برانگیخت. کشتن سزار چندی بیشتر جمهوری روم را پایدار نگهداشت. دو سال پس از مرگ او سنای روم وی را یکی از خدایان روم شناخت.

خاندان قیصر [ویرایش]

گایوس یولیوس کایسار نسب خود را به یولیوس آسکاینوس، پسر آینیاس، پسر ونوس، دختر ژوپیتر می‌رساند. دودمان یولیانوس در عین تنگدستی از کهنترین و والاتبارترین خانواده‌های روم بود. مادرش آورلیا زنی باوقار و خردمند بود که خانه کوچک خود را در محله بدنام سوبورا که پر از میکده و روسپی خانه بود با صرفه جویی اداره می‌کرد. در آنجا قیصر به سال۱۰۰ قبل از میلاد پس از یک عمل جراحی سزارین ( که به نام او معروف شد) دیده به جهان گشود.

دوران پیش از کنسولی [ویرایش]

در ترجمه فیلمون هلاند از کتب سوئتونیوس آمده‌است که قیصر در کودکی استعدادی شگرف در فراگرفتن و آموختن داشت. آموزگارش در زبان‌های لاتین و یونانی و سخنوری از اهالی گل بود. وی بزودی شیفته نویسندگی شد و همه وجود خود را در نوجوانی صرف نویسندگی می‌کرد. اما انتصاب به مقام دستیار نظامی مارکوس ترموس در آسیا زندگی او را برای همیشه تغییر داد. در سال ۸۴ قبل از میلاد به رم بازگشت و در اثر اصرار پدرش با زنی به نام کوسوتیا ازدواج کرد؛ ولی چندی پس از مرگ پدرش این زن را طلاق داد و با کورنلیا دختر لوکیوس کورنیلوس کینا ازدواج کرد. هنگامی که سولا به قدرت رسید به خاطر دشمنی با لوکیوس کورنیلوس کینا، به قیصر فرمان داد تا کورنلیا را طلاق دهد و در اثر مخالفت قیصر، سولا اموال او را غصب کرد و نامش را در شمار محکومان به مرگ نهاد. قیصر از ایتالیا گریخت و به سپاهیان روم در کیلیکیا پیوست. بعد از مرگ سولا دوباره به رم بازگشت (۷۸ قبل از میلاد)؛ اما وقتی دید دوباره دشمنانش به قدرت رسیدند یک بار دیگر رهسپار آسیا شد و بعد از تغییرات سیاسی در رم دوباره به زادگاهش بازگشت. بعد از مرگ کورنلیا (۶۸ قبل از میلاد) با پومپیا نوه سولا ازدواج کرد. این ازدواجی سیاسی بود و در نتیجه وی از اینکه به رسم آن زمان روابط خارج از زناشویی داشته باشد پروایی نداشت؛ اما چون آن فاسقان بیشمار و از هر دو جنس بودند در رم به «شوی هر زن و زن هر مرد» معروف شد. وی در نبردهایش نیز به این شیوه ادامه می‌داد و با کلئوپاترا در مصر، شهبانو ائونوئه در نومیدیا و زنان بسیار دیگر در سرزمین گل نرد عشق می‌باخت؛ چندانکه سربازانش او را به طعنه «کچل زناکار» می‌نامیدند و پس از آنکه او گل را فتح کرد رومیان شعری ساختند و در آن همه مردان اهل گل را زینهار دادند که تا قیصر در کشورشان است زنانشان را در غل و زنجیر نگاه دارند. پومپیوس همسرش را طلاق داد چون با قیصر سروسری داشت. سرویلیا خواهر ناتنی کاتو (از دشمنان قیصر) از دلباخته‌ترین معشوقگان قیصر بود. یک بار در سنا، سناتور‌ها با قیصر درافتادند و اصرار کردند تا نامه‌ای را که همان دم به دستش داده بودند با صدای بلند بخواند. قیصر بی آنکه توضیحی دهد نامه را به کاتو رساند، و آن نامه‌ای بود عاشقانه از سرویلیا. سرویلیا همه عمر سودازده قیصر ماند و دشمنان قیصر این زن را متهم می‌کردند که دختر خود را به هوس به قیصر تسلیم کرده‌است. این دختر بعدها زن قاتل اصلی قیصر یعنی کاسیوس شد.

دوران کنسولی قیصر [ویرایش]

هنوز یک سال از مرگ سولا نگذشته بود که قیصر بر ضد گنایوس دولابلا، از کارگزاران حکومت ارتجاعی سولا، اقامه دعوی کرد. دادرسان روم به زیان قیصر رای دادند ولی مردم حملات و نطق درخشان قیصر را ستودند. وی در حرارت و بذله گویی و نطق‌های شورانگیز تالی سیسرون خوانده می‌شد. در سال ۶۸ ق.م کوایستور (خزانه دار) گشت و به خدمت در اسپانیا فرستاده شد. وی سرکردگی چند حمله نظامی به قبایل محلی را به عهده گرفت و شهرهای بسیاری را غارت کرد. در عین حال با کاستن از نرخ بهره وامهایی که صرافان رومی به مردم اسپانیا داده بودند خود را محبوب آنها ساخت. در سال ۶۵ ق.م به مقام شهرداری یا سرپرستی بناهای عمومی رم رسید. پول خود را صرف آراستن میادین بزرگ شهر به وسیله ساختمانها و ستون‌های تازه کرد و دل عامه را با برگزاری بازیها و مسابقات گوناگون در رم به دست آورد. در سال ۶۳ ق.م به مقام پونتیفکس ماکسیموس یعنی پیشوایی دین رومی رسید. در سال ۶۲ ق.م به مقام پرایتوری برگزیده شد و یکی از دین داران سرشناس را به جرم اختلاس مجازات کرد. در همین زمان قیصر مامور سرکوب قیام‌های استقلال طلبانه در اسپانیا شد و این ماموریت را چنان به سرعت به انجام رساند که سنا به مناسبت ورود قیصر به رم رای به برگزاری جشن پیروزی در حق او داد. در همین زمان قیصر خواهان مقام کنسولی شد. به علت مخالفت پنهان سنا با این درخواست قیصر، او نخستین «تریوم ویراتوس» یا شورای سه نفره را با پومپیوس و کراسوس بنیاد نهاد (سال ۶۰ ق.م). در این شورا پومپیوس و کراسوس متعهد شدند که در رسیدن قیصر به مقام کنسولی به او کمک کنند. در نهایت در سال ۵۹ ق.م قیصر به مقام کنسولی رسید. قیصر در دوران کنسولی، با نادیده گرفتن سنا، دو لایحه ارضی به انجمن‌های قبیله‌ای روم عرضه کرد که به علت نادیده گرفته شدن سنا در مراحل تصویب آن؛ تاثیر زیادی بر کاهش قدرت سنا در دوران جمهوری داشت. وی همچنین برای آنکه سنا را زیر نظر عامه قرار دهد افرادی را مامور نمود تا «کرده‌های روزانه» سنا را بنویسند و روی دیوارهای فروم‌ها بچسبانند. از روی این گزارش‌ها رونویسی می‌شد و به دست نامه بران خصوصی به همه نقاط جمهوری می‌رسید. در پایان دوره کنسولی، قیصر خود را فرمانده لژیون‌های دامنه جنوبی آلپ کرد. چون بر طبق قانون جمهوری روم هیچ سپاهی حق ماندن در ایتالیا را نداشت، او به وسیله این لژیون بر سراسر شبه جزیره ایتالیا سلطه نظامی می‌یافت. او همچنین برای رسیدن دوستانش گابینیوس و پیسو به مقام کنسولی به آنها مساعدت کرد و کلودیوس را در رسیدن به مقام تریبونی یاری داد.


ادامه مطلب ...

اخترشناسی

اخترشناسی

عکس گرفته شده از سحابی خرچنگ توسط تلسکوپ فضایی هابل
کلاس درس
کلاس‌ درس برخطی مربوط به موضوع این مقاله در کلاس‌های درس اینترنتی در بخش اخترشناسی موجود است.


ستاره‌شناسی یا اخترشناسی علم اشیاء آسمانی (مانند ستارگان، سیارات، ستاره‌های دنباله‌دار‎، کهکشان‌ها و پدیده‌هایی است که منشاء آنها در خارج از جو زمین است (مانند پدیده شفق قطبی و تشعشعات پس زمینه‌ای فضا). این رشته با رشته‌هایی مانند فیزیک، شیمی و فیزیک حرکت ارتباط تنگاتنگ دارد و همچنین با رشته فضاشناسی فیزیکی (پیدایش و تکامل جهان) ارتباط نزدیکی دارد. اخترشناسی یکی از قدیمی‌ترین علوم است. ستاره شناسان در تمدن‌های اولیه بشری به دقت آسمان شب را بررسی می‌کردند و ابزارهای ساده ستاره‌شناسی از همان ابتدا شناخته شده بودند. با اختراع تلسکوپ، تحولی عظیم در این رشته ایجاد شد و دوران ستاره‌شناسی جدید آغاز گردید.

در قرن ۲۰، رشته اخترشناسی به دو رشته اخترشناسی شهودی و فیزیک کیهان نظری تبدیل شد. در اخترشناسی شهودی به دنبال جمع آوری داده‌ها و پردازش آنها و همچنین ساخت و نگهداری ابزارهای اخترشناسی هستیم. در فیزیک کیهان نظری به دنبال کسب اطمینان از صحت نتایج به دست آمده از مدل‌های تحلیلی و تحلیل‌های کامپیوتری هستیم. این دو رشته در کنار یکدیگر رشته‌های کامل را ایجاد می‌کنند که اخترشناسی نظری نام دارد و به دنبال توصیف یافته‌های شهودی است. با استفاده از یافته‌های اخترشناسی می‌توان نظریه‌های بنیادین فیزیک مانند نظریه نسبیت عام را آزمایش کرد. در طول تاریخ، اخترشناسان آماتور در بسیاری از کشف‌های مهم ستاره‌شناسی نقش داشته‌اند و اخترشناسی یکی از محدود رشته‌هایی است که در آن افراد آماتور نقشی بسیار فعال دارند و مخصوصاً در کشف و مشاهده پدیده‌های گذرا و محلی امیدوارکننده ظاهر شده‌اند. علم ستاره‌شناسی مدرن را نباید با علم احکام نجوم (طالع بینی) مقایسه کنید چرا که در طالع بینی اعتقاد بر آن است که امور انسان‌ها با موقعیت اشیاء سماوی در ارتباط است. اگرچه اخترشناسی و طالع‌بینی دو رشته‌ای هستند که منشأ یکسانی دارند اما اغلب متفکران بر این باورند که این دو رشته از هم جدا شده‌اند وتفاوت‌های بسیاری بین آنها وجود دارد.[۱]

محتویات

[نهفتن]

تعداد آسمانها [ویرایش]

از قرنهای چهارم تا ششم پیش از میلاد مسیح، اخترشناسان یونانی پی بردند که باید بیشتر از یک سایبان (آسمان) وجود داشته باشد. چون اوضاع نسبی ستارگان ثابت، که حول زمین حرکت می‌کنند، ظاهرا تغییری نمی‌کند، اما اوضاع نسبی خورشید، ماه و پنج جسم درخشان ستاره مانند که امروزه سیارات عطارد، زهره، مریخ، مشتری و زحل می‌گویند) تغییر می‌کنند. در قرآن مجید نیز، جایی که صحبت از حقیقت آسمان می‌کند، لفظ آسمان‌های هفتگانه بکار برده می‌شود. روشهای مختلف اندازه گیری فواصل کیهانی در حدود صد و پنجاه سال پیش از میلاد، هیپارکوس، فاصله زمین تا ماه را بر حسب قطر زمین بدست آورد. وی روشی را بکار برد که یک قرن پیش از او، بوسیله جسورترین اخترشناس یونانی آریستارکوس، پیشنهاد شده بود. آریستاکوس متوجه شده بود که انحنای سایه زمین، وقتی که از ماه می‌گذرد، باید ابعاد نسبی زمین تا ماه را نشان دهد. با پذیرش این نظر و به کمک روشهای هندسی می‌توان فاصله زمین تا ماه را بر حسب قطر زمین محاسبه کرد.

برای تعیین فاصله خورشید نیز، آریستاکوس، یک روش هندسی را بکار برد که از نظر تئوری درست بود. اما نیاز به اندازه گیری زاویه‌هایی چنان کوچک داشت که جز با استفاده از وسایل امروزی ممکن نبود. هر چند که ارقام وی درست نبود، اما او نتیجه گرفت که خورشید حداقل باید هفت برابر بزرگتر از زمین باشد و لذا گردش خورشید به دور زمین که در آن زمان رایج بود، غیر منطقی دانست.

ستاره‌شناسان بعدی حرکات اجرام آسمانی را بر مبنای این نظریه مورد مطالعه قرار دادند که زمین ساکن است و در مرکز عالم قرار دارد. نفوذ و سلطه این نظریه تا سال ۱۵۴۳، یعنی تا زمانی که کوپرنیک کتاب خود را منتشر کرد و با پذیرش عقیده آریستاکوس، زمین را برای همیشه از مرکز جهان بودن بیرون راند، حاکم بود.


یکی دیگر از روشهایی که با آن می‌توان فاصله‌های کیهانی را محاسبه کرد، استفاده از روش اختلاف منظر است.

روش دیگر استفاده از مثلثات است. بطلیموس با استفاده از مثلثات توانست فاصله راه را از روی اختلاف منظر آن تعیین کند و نتیجه‌اش با رقم پیشین، که بوسیله هیپارکوس بدست آمده بود، تطبیق می‌کرد.

البته امروزه روشهای مختلف دیگری که خیلی دقیقتر از روشهای فوق است، فاصله خورشید از زمین بطور متوسط تقریبا، برابر ۵‚۱۴۹ میلیون کیلومتر است. این فاصله میانگین را واحد نجومی (با علامت اختصاری A.U) می‌نامند و فاصله‌های دیگر منظومه خورشیدی را با این واحد می‌سنجند.

سیر تحولی و رشد [ویرایش]

با گسترش روز افزون علم و ساخت تلسکوپهای دقیق، دانشمندان، در اندازه گیری ابعاد جهان روز به روز به نتایج جدیدتری نائل می‌شدند. با ساخته شدن و گسترش این وسایل اندازه گیری، دید بشر نسبت به جهان نیز تغییر یافت. به عنوان مثال با چشم غیر مسلح تقریبا می‌توانیم در حدود ۶ هزار ستاره را ببینیم، اما اختراع تلسکوپ ناگهان آشکار کرد که این فقط جزیی از جهان است.

هر چند با بوجود آمدن وسایل دقیق اندازه گیری، دانش نیز نسبت به جهان هستی، گسترش پیدا می‌کرد، اما نظریه‌های مختلفی توسط دانشمندان ارائه می‌گردد. از جمله دانشمندانی که نسبت به ارایه این نظریه‌ها اقدام کردند می‌توان به ویلیام هرشل (Wiliam Herschel)، ستاره‌شناس آلمانی‌تبار انگلیسی یا کوبوس کورنلیس کاپیتن (Jacobus cornelis kapteyn)، اخترشناس هلندی، شارل مسیر (Charles Messier) و هابل و … اشاره کرد. پایان جهان کجاست؟ سرانجام بعد از تحقیقات گسترده توسط پیچیده‌ترین تلسکوپها، دانشمندان دریافتند که:


غیر از کهکشان ما، کهکشانهای دیگری نیز وجود دارد. کهکشانهایی وجود دارند که جرم آنها بیشتر از کهکشان ماست. بر اساس مقیاس جدید فاصله‌ها، سن زمین حد اقل ۵ میلیارد سال است و این حد با حدسیات زمین شناسان در مورد سن زمین مطابقت دارد.

همچنین تلسکوپهای جدید وجود خوشه‌های کهکشانی را نشان می‌دهد. کهکشان ما نیز ظاهرا جزیی از یک خوشه محلی است که شامل ابرهای ماژلان، کهکشان امرأة المسلسله و سه‌ها، کهکشان کوچک نزدیک آن و چند کهکشان کوچک دیگر هست که روی هم رفته نوزده عضو را تشکیل می‌دهند.

اگر کهکشانها خوشه‌ها را و خوشه‌ها نیز خوشه‌های بزرگتری را تشکیل می‌دهند، آیا می‌توان گفت که جهان و به تبع آن فضا، تا بینهایت گسترده شده است؟ یا اینکه چرا برای جهان و چه برای فضا انتهایی وجود ندارد؟ در هر حال، دانشمندان با وجود اینکه با تخمین می‌توانند تا فاصله ۹ میلیارد سال نوری، چیزهایی را تشخیص دهند، ولی هنوز هم نشانه‌ای از پایان جهان پیدا نکرده‌اند.

انقلاب علمی [ویرایش]

نقشه‌های گالیله و مشاهدات او از ماه نشان داد که سطح ماه دارای کوه‌است.

طی دوران رنسانس، نیکلاس کوپرنیک مدل خورشید محوری را برای سامانه خورشیدی (منظومه شمسی) پیشنهاد کرد. گالیلئو گالیله و ژوهانس کپلر پیشنهاد وی را بسط داده و آن را اصلاح کردند. گالیله تلسکوپ را اختراع کرد تا بتواند مشاهدات خود را به صورت دقیق تری انجام دهد.

کپلر اولین کسی بود که با بیان اینکه خورشید در مرکز قرار دارد و بقیه سیاره‌ها به دور آن می‌چرخند مدل تقریباً کاملی را ارائه کرد. با این وجود کپلر نتوانست برای قوانینی که ارائه نمود نظریه‌ای تهیه کند. در نهایت ایزاک نیوتن با ارائه قوانین حرکت اجرام سماوی و قانون گرانش حرکت سیاره‌ها را توصیف کرد. نیوتن مخترع تلسکوپ انعکاسی است.

کشفیات جدید باعث شد که ابعاد و کیفیت تلسکوپ بهبود بیابد. نیکلاس لوییس لاسیل نقشه‌های بیشتری از موقعیت ستارگان در فضا را ارائه نمود. ویلیام هرشل نقشه گسترده‌ای از خوشه‌های سماوی و تهیه کرد و در سال ۱۷۸۱ توانست سیاره اورانوس را کشف کند که اولین سیاره کشف شده توسط انسان محسوب می‌شود. در سال ۱۸۳۷ برای اولین بار فردریش بسل فاصله ستاره ۶۱ دجاجه را مشخص کرد. در قرن نوزدهم میلادی، توجه دانشمندانی چون لئونارد اولر، الکسیس کلاد کلایرات و جین دالمبرت به مسئله سه جسمی باعث شد پیش بینی‌های دقیق تری در مورد حرکت ماه و ستارگان انجام شود. ژوزف لوییس لاگرانژ و پیرسیمون لاپلاس این کار را تکمیل کردند و میزان انحراف اقمار و سیاره‌ها از وضعیت اصلی‌شان را تخمین زدند.

با اختراع طیف نگار و عکاسی افق‌های جدیدی به روی اخترشناسی باز شد. در طی سال‌های ۱۸۱۴ و ۱۸۱۵ ژوزف وان فرانوفر در طیف نور خورشید حدود ۶۰۰ نوار را مشاهده کرد و در سال ۱۸۵۹، گوستاو کیرشهف این نوارها را به حضور عناصر مختلف در جو خورشید نسبت داد. معلوم شد که بقیه ستارگان به ستاره منظومه شمسی (خورشید) شباهت زیادی دارند اما در ابعاد مختلف و با دماها و عناصر درونی متفاوتی دیده می‌شوند . قرار داشتن زمین در کهکشان راه شیری، به عنوان مجموعه‌ای از ستاره‌ها و سیاره‌ها، در قرن بیستم کشف گردید و هم‌زمان وجود دیگر کهکشان‌های خارجی در فضا تأیید شد و بلافاصله پدیده انبساط عالم عامل اصلی وجود فاصله زیاد بین زمین و دیگر کهکشان‌ها اعلام شد.

همچنین در اخترشناسی مدرن وجود اجرام خارجی زیادی مانند اختر نماها، و کهکشان‌های رادیویی را تأیید کرد و با استفاده از این مشاهدات نظریه‌های فیزیکی ارائه نمود که برخی از آنها این اجرام را براساس اجرام دیگر مانند ستاره‌های نوترونی و سیاه چاله‌ها توصیف می‌کنند. کیهان‌شناسی فیزیکی در طی قرن ۲۰ میلادی پیشرفتهای زیادی را تجربه کرد و نظریه مهبانگ (بیگ بنگ یا انفجار بزرگ) براساس شواهد کشف شده در علوم اخترشناسی و فیزیک مانند تشعشعات پس زمینه‌ای مایکرویو کیهانی، قانون هابل و تشکیل هسته مهبانگ قوت یافت.

مشاهدات اخترشناسی [ویرایش]

وری لارج ارای در نیو مکزیکو، نمونه‌ای از یک رادیو تلسکوپ. رادیو تلسکوپ‌ها یکی از ابزارهای مشاهده کیهان هستند که توسط اخترشناسان به کار می‌روند

در بابل و یونان باستان، اخترشناسی بیشتر اخترسنجی بود و موقعیت ستاره‌ها و سیاره‌ها در آسمان مورد توجه زیادی قرار داشت. بعدها، تلاش‌های اخترشناسانی چون آیزاک نیوتن و یوهانس کپلر علم مکانیک سماوی را پدید آورد و اخترسنجی بر پیش بینی حرکت آن دسته از اجرام سماوی که میانشان نیروی جاذبه گرانشی وجود داشت تمرکز یافت. این پیشرفت به طور خاص در مورد منظومه شمسی به کار گرفته شد. امروزه موقعیت و حرکت اجرام به آسانی تعیین می‌شود و اخترشناسی مدرن بر مشاهده و درک طبیعت فیزیکی اجرام سماوی تأکید دارد.

روش‌های گردآوری داده [ویرایش]

نوشتار اصلی: مشاهدات اخترشناسی


در اخترشناسی، اطلاعات موجود براساس شناسایی و تحلیل نور و انواع دیگر تشعشات الکترومغناطیسی شکل می‌گیرد. انواع دیگر پرتوهای کیهانی نیز مورد بررسی قرار می‌گیرند و تحقیقاتی در حال انجام است تا در آینده نزدیک بتوانیم امواج جاذبه گرانشی را شناسایی و تحلیل کنیم. امروزه، آشکارسازهای نوترینو در مشاهده نوترینوهای خورشید و نوترینوهایی که از ابرنواخترها ساطع می‌شوند کاربرد زیادی دارند. [۲][۳]

طیف الکترومغناطیسی می‌تواند اطلاعات زیادی راجع به اخترشناسی را در اختیارمان قرار دهد. در بخش‌هایی از طیف که فرکانس اندک است، اخترشناسی رادیویی، ساطع شدن امواجی با طول موجهای میلی متری و دکامتری را کشف می‌کند. گیرنده‌های رادیو تلسکوپی همانند گیرنده‌های رادیویی معمولی هستند اما حساسیت بسیار زیادی دارد. مایکرویوها بخش میلی متری طیف رادیویی را تشکیل می‌دهند و در مطالعات تشعشات مایکرویو پس زمینه کیهان کاربرد وسیعی دارند.

در ستاره‌شناسی فروسرخ و ستاره‌شناسی فرافروسرخ با آشکارسازی و تحلیل امواج فروسرخ (با طول موجی بزرگ‌تر از طول موج قرمز) سروکار داریم. معمولاً برای این کار از تلسکوپ استفاده می‌شود اما در کنار آن به یک آشکارساز حساس نیز احتیاج داریم. بخارآب موجود در جو زمین امواج فروسرخ را جذب می‌کند و بنابراین مراکز مشاهده امواج فروسرخ می‌بایست در مکان‌های بلند و خشک و یا خارج از جو کره زمین ساخته شوند. تلسکوپ‌های فضایی به انتشار گرما در جو زمین، شفافیت جو زمین حساس نیستند و وقتی از آنها استفاده می‌کنیم دیگر با دردسرهای مشاهده در طول موج‌های فروسرخ روبرو نمی‌شویم. مشاهدات فروسرخ در مشاهده مناطقی از کهکشان که پوشیده از گرد و غبار هستند بسیار کارآمد هستند.

تلسکوپ سوبارو (چپ) ورصدخانه کک (وسط) درماونا کیا، هر دو نموونه‌های از یک رصدخانه هستند که در طول موجهای نزدیک مادون قرمز و مرئی کار می‌کنند. تجهیزات تلسکوپ مادون قرمز ناسا(راست) نمونه‌ای از یک تلسکوپ است که رنها با طول موجهای نزدیک مادون قرمز کار می‌کند.

در طول تاریخ، اغلب داده‌های اخترشناسی با استفاده از اخترشناسی نور تهیه شده‌اند. در اخترشناسی نور، با استفاده از عناصر نوری (مانند آینه، عدسی، آشکارسازهای CCD و فیلم‌های عکاسی) طول موج‌های نور را در محدوده فروسرخ تا فرابنفش بررسی می‌کنیم. نور مرئی (طول موج‌هایی که توسط چشم انسان دیده می‌شوند و در محدوده ۴۰۰ تا ۷۰۰ نانومتر قرار دارند) در میانه این محدوده قرار دارد. تلسکوپ مهم‌ترین ابزار مشاهدات اخترشناسی است که دارای طیف نگار و دوربین‌های الکترونیکی است.

برای مشاهده منابع پرانرژی از اخترشناسی انرژی بالا کمک می‌گیریم که اخترشناسی اشعه X، اخترشناسی پرتو گاما، اخترشناسی فرابنفش (UV) و همچنین مطالعات مربوط به نوترینوها و پرتوهای کیهانی را شامل می‌شود. اخترشناسی رادیویی و نوری با استفاده از رصدخانه‌های زمینی انجام می‌شود زیرا در این طول موج‌ها، جو زمین به اندازه کافی شفاف است.

جو زمین در طول موج‌های مورد مطالعه در اخترشناسی اشعه X، اخترشناسی پرتو گاما، اخترشناسی UV و اخترشناسی فرا فروسرخ (به جز در مورد چند «پنجره» طول موج) شفافیت کافی را ندارد و بنابراین تحقیقات و مشاهدات در مورد این علوم باید از طریق بالن‌های تحقیقاتی یا رصدخانه‌های فضایی صورت پذیرد. پرتوهای قوی اشعه گاما براساس رگبارهای هوایی عظیمی که تولید می‌کنند شناسایی می‌شوند و مطالعه پرتوهای کیهانی زیرمجموعه‌ای از اخترشناسی محسوب می‌شود. [۴]

اخترشناسی سیارات براساس مشاهدات مستقیم از طریق فضاپیماها و سفرهای فضایی و نمونه برداری از سیارات پیشرفت خوبی را تجربه کرده‌است. مأموریت‌های فضایی و استفاده از سیاره‌پیماهای مجهز به حس‌گرهای قوی به ما کمک می‌کند از مواد تشکیل دهنده سطح سیاره نمونه برداری کنیم و همچنین با استفاده از حس‌گرها مواد لایه‌های عمیق تر را شناسایی کرده و در نهایت مواد را برای بررسی بیشتر به زمین منتقل کنیم.

ستاره‌شناسی و مکانیک اجرام آسمانی [ویرایش]

نوشتارهای اصلی: اخترشناسی و مکانیک اجرام آسمانی


یکی از قدیمی‌ترین زمینه‌های تحقیقاتی در علم اخترشناسی و همه علوم عالم، اندازه گیری موقعیت و مکان اجرام سماوی در آسمان است. همواره در طول تاریخ، درک مناسب از موقعیت خورشید، ماه، ستارگان و سیارات در تعیین موقعیت افراد بر روی زمین (ملوانان و کشتی‌ها) نقش داشته‌است.

اندازه گیری دقیق موقعیت مکانی سیارات به درک ما از نظریه انحراف وسعت داده و اکنون می‌توانیم در مورد گذشته و آینده سیارات با دقت زیاد اظهارنظر کنیم. علمی که به این مباحث می‌پردازد را علم مکانیک اجرام آسمانی گویند. امروزه با ردیابی اجرام آسمانی در نزدیکی زمین می‌توانیم احتمال برخورد این اجرام با یکدیگر یا جو زمین را بررسی کنیم.[۵]

اندازه گیری میزان سرعت زاویه‌ای ستاره‌های نزدیک به کره زمین یکی از اساسی‌ترین کارها در تعیین نردبان فاصله کیهانی است که برای اندازه گیری مقیاس جهان طراحی شده‌است. اندازه گیری سرعت زاویه‌ای ستاره‌های مجاور عامل مهمی در آگاهی از ویژگی‌های ستاره‌های دور محسوب می‌شود چرا که این ویژگی‌ها قابل مقایسه هستند. محاسبه سرعت شعاعی و حرکت واقعی سینماتیک حرکت این مجموعه اجرام در کهکشان راه شیری را آشکار می‌سازد. همچنین از یافته‌های اخترشناسی در اندازه گیری توزیع ماده تیره در کهکشان استفاده می‌شود.[۶]

در دهه ۱۹۹۰ (میلادی) روش اخترشناسی که در محاسبه تکانه‌های ستارگان به کار می‌رفت باعث کشف سیاره‌هایی از خارج از منظومه شمسی شد که به دور خورشید گردش می‌کنند. [۷]

مطالعات میان‌رشته‌ای [ویرایش]

اخترشناسی با بسیاری از رشته‌های علمی مهم ارتباط تنگاتنگ دارد. برخی از این علوم عبارت‌اند از:

  • فیزیک کیهانی: مطالعه فیزیک جهان پیرامون شامل ویژگیهای فیزیکی (درخشندگی، چگالی، دما و ترکیب شیمیایی) اجرام آسمانی.
  • بیولوژی کیهانی: مطالعه پیدایش و تکامل سیستم‌های بیولوژیکی در دنیا.
  • اخترشناسی باستانی: مطالعه اخترشناسی قدیم در بافت فرهنگی آن با استفاده از مشاهدات باستان‌شناسی و مردم‌شناسی.
  • شیمی کیهانی: مطالعه مواد شیمیایی موجود در فضا به خصوص ابرهای گازی مولکولی و نحوه تشکیل، تعامل و مرگ آنها. بنابراین این رشته با رشته‌های شیمی و اخترشناسی مباحث مشترکی دارد.

اجرام سماوی [ویرایش]

اخترشناسی خورشید [ویرایش]

نوشتار اصلی: خورشید
تصویر ماورا بنفش از فتوسفرهای فعال خورشید که توسط تلسکوپ فضایی تریس (TRACE) گرفته شده‌است. (تصویر از ناسا).

خورشید ستاره‌ای است که بیشترین تحقیقات علمی بر روی آن تمرکز یافته‌است. خورشید یکی از توالی‌های اصلی ستاره‌های کوتوله طبقه ستارگان G2V است که حدود ۶/۴ میلیارد سال عمر دارد. خورشید ستاره‌ای متغیر نیست اما در چرخه فعالیت آن تغییرات متناوبی صورت می‌گیرد که به حلقه نقطه‌ای خورشیدی معروف است. در واقع در هر ۱۱ سال در تعداد لکه‌های خورشیدی نوساناتی رخ می‌دهد. لکه هایخورشیدی نواحی هستند که در آنها دما کمتر از دمای میانگین خورشید است و فعالیت‌های مغناطیسی شدیدی در این مکان‌ها رخ می‌دهد. [۸]

میزان درخشندگی خورشید با افزایش عمر آن افزایش یافته‌است و از زمانی که به یک ستاره توالی اصلی تبدیل شد تاکنون به درخشندگی آن ۴۰ درصد افزوده شده‌است. همچنین در درخشندگی خورشید تغییراتی ایجاد می‌شود که اثرات قابل ملاحظه‌ای بر کره زمین دارد. کمینه ماندر، باعث ایجاد پدیده عصر یخبندان کوچک در قرون وسطی شده‌است. [۹] سطح خارجی خورشید را نورسپهر گویند. در قسمت بالایی این لایه منطقه‌ای با نام کروموسفر قرار دارد. این ناحیه هم توسط یک ناحیه گذرا که دمای آن به سرعت افزایش می‌یابد احاطه شده و در نهایت تاج‌های بسیار داغ و گدازنده خورشید قرار دارند.

در مرکز خورشید، دما و فشار کافی برای وقوع پدیده جوش هسته‌ای وجود دارد. در بالای این هسته، ناحیه‌ای به نام ناحیه تشعشع قرار دارد که در آن ماده پلاسما انرژی را با استفاده از تشعشات منتقل می‌کند. لایه بعدی ناحیه همرفت است که در آن ماده گازی شکل انرژی را با استفاده از جابجایی فیزیکی گاز منتقل می‌کند. گفته می‌شود این ناحیه همرفت عامل ایجاد نقاط خورشیدی هستند که در این نقاط فعالیت مغناطیسی شدیدی را ملاحظه می‌کنیم .[۸]

دانش سیارات [ویرایش]

نوشتار اصلی: علم سیارات

این رشته اخترشناسی مجموعه سیارات، اقمار طبیعی، سیارات کوتوله، ستارگان دنباله‌دار، شبه ستارگان و دیگر اجرام سماوی که به دور خورشید می‌چرخند و همچنین سیارات خارج از سلطه خورشید را بررسی می‌کند. منظومه شمسی با استفاده از تلسکوپ‌ها و در نهایت سفینه‌های فضایی به خوبی مورد مطالعه قرار گرفته‌است. این اطلاعات بدست آمده منبع خوبی برای درک بهتر از نحوه پیدایش و تکامل این منظومه سیارات محسوب می‌شود اما هنوز باید تحقیقات را به طور گسترده ادامه دهیم. [۱۰]

نقطه سیاه رنگی که در بالای تصویر دیده می‌شود یک گردباد است که دیواره‌ای متحرک را در سطح مریخ ایجاد کرده‌است. این ستون متحرک و چرخان جو مریخ (که با گردبادهای زمینی (تورنادوها) قابل مقایسه‌است) نوار طولانی و سیاه رنگی را به وجود آورده‌است.

منظومه شمسی از سیارات داخلی، کمربند شبه ستاره و سیارات خارجی تشکیل شده‌است. سیارات خاکی عبارت‌اند از: تیر، زهره، زمین و مریخ. سیارات ابرگاز خارجی عبارت‌اند از: مشتری، زحل، اورانوس و نپتون. [۱۱]

این سیارات از یک صفحه دیسک مانند سیاره‌ای بدوی تشکیل شده‌اند که در اطراف خورشید قرار داشته‌است. به علت وجود جاذبه، برخورد و اتحاد، دیسک مجموعه‌ای‌هایی از ماده تبدیل شد که همان سیارات بدوی بودند. سپس فشار تشعشعات طوفان‌های خورشیدی بخش اعظم ماده را به حاشیه راند و تنها سیاراتی که از جرم کافی برخوردار بودند در جو گازی باقی ماندند. این سیارات در طی دورانی که در آن بمباران‌های شدیدی صورت می‌گرفت، و از شواهد آن می‌توان به دره‌های ناشی از بمباران در سطح ماه اشاره کرد، مواد موجود در اطراف خود را جذب یا آنها را دور ساختند. در طی این دوران احتمالاً برخی از سیارات بدوی با یکدیگر برخورد کردند و برای مثال نظریه برخورد بزرگ نحوه شکل گیری ماه را تشریح می‌کند. [۱۲]

وقتی سیاره به جرم مورد نظر و مناسب دست پیدا می‌کند، در طی پدیده تفکیک سیاره‌ای، مواد با چگالی مختلف در داخل سیاره پخش می‌شوند. در طی این فرآیند یک هسته سنگی یا فلزی تشکیل شده و اطراف آن را مواد مختلف احاطه می‌کنند. هسته می‌تواند حاوی مواد جامد یا مایع باشد و برخی از هسته‌های سیارات دارای میدان مغناطیسی مخصوص به خودهستند که جوآنها را از طوفان‌های خورشیدی مصون نگاه می‌دارد .[۱۳] گرمای داخلی ماه یا سیاره براثر برخورد مواد رادیواکتیو (مانند اورانیوم و توریم و۲۶Al ) و یا گرمای ناشی از مد تولید می‌شود. دربرخی از سیارات واقمار آنهاگرمای کافی برای وقوع پدیده‌هایی مانند آتشفشان و تکتونیک وجود دارد . سطح سیاراتی که دارای جو هستند دراثر حرکت آب وباد دچار فرسودگی می‌شود. اجرام کوچک‌تر که از گرمای ناشی از مد بهره مند نیستند به سرعت سرد می‌شوند واغلب فعالیت‌های عادی شان متوقف می‌شود. [۱۴]

اخترشناسی ستارگان (ستاره شناسی) [ویرایش]

نوشتار اصلی: ستاره
سحابی سیاره‌ای مورچه. دفع گاز از ستاره مرکزی در حال مرگ برخلاف الگوهای بی نظم انفجارات معمولی الگوهای متقارن نشان می‌هد.

مطالعه ستارگان و تکامل ستارگان در درک بهتر از نحوه تکامل عالم بسیار مفید است .درک اختر فیزیک ستارگان با مشاهدات فضایی، درک نظریات مختلف و شبیه سازی کامپیوتری امکان پذیر است .

فرایند شکل گیری ستارگان درمحل‌هایی که حاوی گرد و غبارغلیظ هستند وبه ابرهای مولکولی عظیم یا سحابی سیاه شهرت دارند رخ می‌دهد. تکه ابرها درحالت ناپایداری وتحت تأثیر جاذبه ستارگان اولیه را تشکیل می‌دهند. براثر پدیده جوش هسته‌ای یک هسته داغ وبه اندازه کافی چگال تشکیل شده و درنهایت به یک ستاره توالی اصلی تبدیل می‌شود. [۱۵]

ویژگی‌های ستاره‌ای که به وجود آمده‌است به جرم اولیه ستاره بستگی دارد . هرچه جرم اولیه بیشتر بوده باشد، درخشندگی ستاره و سرعت مصرف سوخت هیدروژن در هسته آن بیشتر است . با گذشت زمان سوخت هسته بیشتری نیاز است و بنابراین هسته حجیم تر و چگال تر می‌شود. درنتیجه این واکنش‌ها یک غول قرمز تولید می‌شود که تا زمان مصرف شدن همه سوخت هلیم عمر می‌کند. ستاره‌های بزرگ در فرایندهای جوش هسته‌ای از عناصر سنگین تر هم استفاده می‌کنند و فازهای تکاملی دیگری به این فازها اضافه می‌شود.

سرنوشت ستاره به جرم آن بستگی دارد و ستارگانی که جرم آنها بیش از ۴/۱ برابر جرم خورشید است به ابرنواختر تبدیل می‌شوند درحالیکه ستارگان کوچک‌تر به سحابی‌های سیاره‌ای ودرنهایت به کوتوله‌های سفید تبدیل می‌شوند. جسم باقی مانده از ابرنواختر یک ستاره نوترونی چگال است واگر جرم ستاره بیش از سه برابر جرم خورشید باشد ابرنواختر به یک سیاه چاله تبدیل می‌شود. [۱۶]

اخترشناسی کیهانی [ویرایش]

نوشتار اصلی: اخترشناسی کیهانی
ساختار رصد شده بازوهای مارپیچی کهکشان راه شیری.

منظومه شمسی درون کهکشان راه شیری درحال چرخش است که کهکشانی مارپیچی و بسته‌است که یکی از اعضای اصلی کهکشان‌های Local Group محسوب می‌شود. منظومه شمسی مجموعه‌ای از گاز، غبار، ستارگان و دیگر اجرام است که نیروی جاذبه آنها را درکنار هم قرار داده‌است. ازآنجا که زمین در بازوی خارجی پرگرد وغبار کهکشان راه شیری قرار دارد بخش عظیمی از این کهکشان از دیده‌مان پنهان است.

درمرکز کهکشان راه شیری یک برآمدگی میله مانند قرار دارد که گمان می‌رود یک سیاه چاله بسیار بزرگ باشد در اطراف هسته چهار بازوی مارپیچ قرار دارند. دراین ناحیه بسیاری از ستارگان شکل می‌گیرند و مملو از ستارگان جوان و نسل دوم ستارگان است . دراطراف دیسک، یک شبه کره کهکشانی مسن تر که نسل اول ستارگان محسوب می‌شوند و همچنین مجموعه‌ای از خوشه‌های دایره‌ای نسبتاً چگال قرار دارد. [۱۷][۱۸]

درمیان ستارگان یک واسط بین ستاره‌ای قرار دارد که ناحیه‌ای است حاوی مواد پراکنده. درچگال‌ترین قسمت، ابرهای مولکولی از جنس هیدروژن ودیگر عناصر نواحی تشکیل ستاره را تشکیل می‌دهند. سحابی‌های تیره نامنظم (که در محدوده‌ای که توسط طول جینز مشخص می‌شود تمرکز یافته‌اند) ستارگان نوزاد فشرده را تشکیل می‌دهند.[۱۹]

با تشکیل ستارگان با جرم زیادتر ابر تبدیل به ناحیه HII می‌شود که درآن گازهای درخشنده و پلاسما قراردارند. طوفان‌های ستاره‌ای و انفجار ابرنواخترها باعث پراکنده شدن ابر می‌شوند و درنهایت یک یا چند خوشه باز از ستارگان تشکیل می‌شوند. این خوشه‌ها در کنار هم کهکشان راه شیری را تشکیل داده‌اند . مطالعات سینماتیک ماده درکهکشان راه شیری و دیگر کهکشان‌ها نشان می‌دهد که جرم نامرئی درآنها بیش از جرم مرئی است بیشتر جرم کهکشان را هاله‌های سیاه تشکیل می‌دهند طبیعت این ماده سیاه رنگ هنوز برای دانشمندان نامشخص است .[۲۰]

کهکشان‌ها وخوشه‌ها [ویرایش]


مطالعه اجرامی که درخارج از کهکشان راه شیری قرار دارند به یک علم جدید تبدیل شده که شاخه‌ای از اخترشناسی محسوب می‌شود. دراین علم نحوه پیدایش و تکامل کهکشان‌ها، ساختار و طبقه بندی آنها، کهکشان‌های فعال وگروه‌ها و خوشه‌های کهکشانی مورد بررسی قرار می‌گیرند . بررسی گروه‌ها وخوشه‌های کهکشانی در درک بهتر از ساختار کلی کیهان نقش مهمی ایفا می‌کند.

دراین شکل چندین جرم حلقه مانند آبی رنگ رامشاهده می‌کنید که تصاویر همان کهکشان هستند که با استفاده از اثر عدسی‌های گرانشی از خوشه کهکشان زرد رنگ در وسط عکس کپی برداری شده‌اند. این عدسی‌ها با استفاده از میزان گرانش خوشه نور را خم کرده و تصویر اجرام دورتر را بزرگنمایی نموده و درآنها اعوجاج ایجاد می‌کند.

اغلب کهکشان‌ها دارای شکل منحصر به فردی هستند که طبقه بندی آنها را آسان می‌کند. به طورکلی کهکشان‌ها به انواع مارپیچ، بیضوی، و نامنظم تقسیم بندی می‌شوند.[۲۱]

همانطورکه از نام کهکشان بیضوی پیداست سطح مقطع این کهکشان بیضی شکل است . ستارگان در مدارهای تصادفی به دور کهکشان می‌چرخند. دراین کهکشان‌ها غبار میان ستاره‌ای وجود ندارد و یا به ندرت یافت می‌شود و نقاط تولید ستاره دراین نوع کهکشان بسیار کم هستند. ستارگان این کهکشان عموماً مسن هستند کهکشان بیضوی عموماً درمرکز خوشه‌های کهکشانی یافت می‌شوند و ممکن است در اثر ترکیب کهکشان بزرگ به‌وجود آیند.

کهکشان مارپیچ معمولاً از یک صفحه دوار مسطح تشکیل شده که یک برآمدگی میله مانند در مرکز آن قرار دارد و بازوهای نورانی مارپیچی از آن خارج می‌شوند. این بازوها نواحی پر گرد و غباری هستند که درناحیه تولید ستاره قرار دارند و این مناطق ستاره‌های جوان بسیار بزرگ رنگ آبی را در برابر دیدگان‌مان قرار می‌دهند. کهکشان‌های مارپیچ با هاله‌ای از ستاره‌های پیر احاطه شده‌اند. کهکشان‌های راه شیری و آندرومدا کهکشان‌های مارپیچ هستند.

شکل ظاهری کهکشان‌های نامنظم درهم پیچیده‌است واین نوع از کهکشان در دسته‌بندی بیضوی و مارپیچ جای نمی‌گیرند. حدود یک چهارم کهکشان‌ها نامنظم هستند و شکل نامنظم آنها ناشی از تعامل گرانشی با محیط اطراف است.

کهکشان فعال کهکشان‌هایی هستند که عمده انرژی که از آنها ساطع می‌شود از منبعی به جز ستارگان و گرد و غبار تامین می‌شود. درمرکز این کهکشان‌ها هسته‌ای فشرده قرار دارد که گفته می‌شود یک سیاه چاله بسیار عظیم است که به علت جذب اجرام انرژی زیادی را تولید می‌کند. کهکشان رادیویی نوعی کهشکان فعال است که در بخش رادیویی طیف بسیار درخشان بوده و زبانه‌های پرانرژی گاز را متساعد می‌کند. از میان کهکشان‌های فعالی که تشعشات پرانرژی ساطع می‌کنند می‌توان به کهکشان‌های سیفرت، اخترنماها و بلازارها اشاره کرد . گفته می‌شود که اختر نماها درخشنده‌ترین اشیا عالم هستند. [۲۲]

ساختار عظیم کیهان بر اساس گروه‌ها و خوشه‌های کهکشانی شکل گرفته‌است. دراین ساختار بزرگ‌ترین واحد کیهانی ابرخوشه‌ها هستند. مجموعه مواد به فیلامان‌ها و دیواره‌های کهکشانی تبدیل می‌شوند ودر میان آنها فضاهای خالی باقی می‌ماند. [۲۳]

کیهان‌شناسی [ویرایش]

نوشتار اصلی: کیهان شناسی فیزیکی


مشاهده ساختار عظیم عالم در علم کیهان شناسی فیزیکی مطرح می‌شود و گام موثری در درک بهتر پیدایش وتکامل کیهان محسوب می‌شود. درکیهان‌شناسی مدرن نظریه انفجار بزرگ مورد پذیرش قرار گرفته و اعلام شده که دربرهه‌ای از زمان انفجار بزرگ رخ داده با انبساط فضا درطول ۷/۱۳ گیگا سال جهان به شکل فعلی آن مبدل شده‌است . مفهوم انفجار بزرگ با کشف تشعشات مایکرویو پس زمینه کیهان درسال ۱۹۶۵ مطرح شد .

در طول مدت تکامل جهان چندین مرحله تکاملی را تجربه کرد . در ابتدا جهان به سرعت انبساطی کیهانی را تجربه کرد که شرایط اولیه را همگن کرد . سپس با تشکیل هسته انفجار بزرگ عناصر اولیه جهان آغازین تولید شدند.

هنگامی که اولین اتم‌های تشکیل دهنده فضا شفاف شدند توانستند امواجی را از خود ساطع کنند امواجی که امروزه به صورت تشعشات مایکرویو پس زمینه کیهان مشهور هستندسپس جهان درحال انبساط به علت عدم وجود منابع انرژی کیهانی وارد عصر تیره و تار خود شد. [۲۴]

با وقوع تغییرات اندک در چگالی اجرام، ساختار سلسله مراتبی ماده شکل گرفت . موادی که در نواحی چگال جمع شده بودند ابرهای گاز و ستارگان اولیه را تشکیل دادند. این ستاره‌های عظیم باعث ایجاد مجدد فرایند یونیزاسیون شده و بسیاری از عناصر سنگین جهان آغازین را به وجود آوردند.

توده‌های گرانشی به فیلامان تبدیل شده و فضایی بین این فیلامان‌ها به صورت خالی باقی ماند. به تدریج گرد وغبار با یکدیگر ترکیب شده واولین کهکشان‌ها به وجود آمدند. باگذشت زمان این کهکشان‌ها مواد بیشتری را به درون خود کشیدند و گروه‌ها و خوشه‌های کهکشانی و درنهایت ابرخوشه‌های عظیم شکل گرفتند. [۲۵]

یکی از مفاهیم اصلی در ساختار عالم، ماده تاریک یا انرژی تاریک است. ماده تاریک عنصر اصلی تشکیل دهنده دنیاست و ۹۶درصد چگالی جهان را تشکیل می‌دهد.امروزه تلاش زیادی برای درک فیزیک این ماده واجزا تشکیل دهنده آن صورت می‌گیرد . [۲۶]

اخترشناسی غیر حرفه‌ای (آماتوری) [ویرایش]

نوشتار اصلی: اخترشناس آماتور

به طور کلی اخترشناسان آماتور با استفاده از تلسکوپ‌های ساخت خودشان بسیاری از پدیده‌های کیهانی واجرام سماوی را مشاهده می‌کنند. آنها بیشتر به دنبال رصد کردن ماه، سیارات، ستارگان، دنباله دارها، باران‌های شهابی وبسیاری از اجرام موجود درعمق فضا مانند خوشه‌های ستاره‌ای، کهکشان‌ها وسحابی‌ها هستند. یکی از شاخه‌های اخترشناسی آماتوری، عکس برداری کیهانی است که طی آن فرد آماتور از آسمان شب عسکبرداری می‌کند. بسیاری از افراد آماتور تلاش می‌کنند درمشاهده اجرام خاص تبحر لازم را کسب کنند و با توجه به علاقه فردی خود کار مشاهده خود را تخصصی ترکنند.[۲۷][۲۸] اغلب آماتورها مشاهدات خود را در طول موج‌های مرئی انجام می‌دهند و تعداد محدودی هم این کار را درمورد طول موج‌های نامرئی تجربه می‌کنند. آنها در تلسکوپ خود از فیلترهای فروسرخ استفاده می‌کنند ویا از تلسکوپ‌های رادیویی کمک می‌گیرند . کارل گوته یانسکی یکی از پیشگامان اخترشناسی رادیویی آماتوری است که در دهه ۱۹۳۰ آسمان را در طول موج‌های رادیویی مشاهده کرد .تعدادی از افراد آماتور از تلسکوپهای دست ساز یا تلسکوپ‌های رادیویی که برای تحقیقات اخترشناسی ساخته می‌شوند ودراختیار افراد آماتور قرار می‌گیرند استفاده می‌کنند. ("مثلاً " تلسکوپ یک مایلی ). [۲۹][۳۰]

اخترشناسان آماتور در پیشرفت‌های علم اخترشناسی سهم بسزایی داشته‌اند . این رشته یکی از معدود رشته‌هایی است که در آن افراد آماتور ایفای نقش می‌کنند. آنها می‌توانند دربرخی اندازه گیری‌ها شرکت کرده و در اصلاح مدار سیارات کوچک مفید واقع شوند. همچنین افراد آماتور درکشف دنباله دارها و رصد ستاره‌های متغیر نقش بسزایی دارند . پیشرفت‌های حاصل شده در زمینه تکنولوژی دیجیتال به افراد آماتور اجازه می‌دهد تا در رشته عسکبرداری کیهانی به موفقیت‌های چشمگیری دست پیدا کنند. [۳۱][۳۲][۳۳]

پرسش‌های بنیادین در اخترشناسی [ویرایش]

اگرچه دررشته اخترشناسی تلاش‌های بسیاری برای درک بهتر طبیعت جهان ومحتوای آن صورت گرفته‌است اما هنوز سوالهای بی پاسخی در پیش رویمان قرار دارند شاید پاسخگویی به این سوالات مستلزم ساخت ابزارهای رصد جدید و پیشرفت‌های تازه در زمینه فیزیک نظریه و تجربی باشد.

  • آیا سیارات خاکی در اطراف بقیه ستارگان (به جز خورشید) هم قرار دارند ؟ اخترشناسان از وجود ستارگان بزرگ واجرامی در اطراف ستاره‌ها اطمینان حاصل کرده‌اند . بنابراین وجود سیارات خاکی کوچک‌تر محتمل به نظر می‌رسد .

[۳۴]

  • آیا در بقیه نقاط عالم حیات فرازمینی وجود دارد ؟ به طور خاص آیا انسان درکره‌های دیگر هم زندگی می‌کند؟ دراین صورت چگونه تناقض فرمی ( Fermi ) را توجیه می‌کنید ؟ وجود حیات درخارج از کره خاکی تبلیغات علمی و فلسفی بسیار مهمی را درپی دارد .[۳۵][۳۶]
  • جنس ماده تاریک و انرژی تاریک از چیست ؟ شناخت این مساله در درک تکامل عامل و سرنوشت آن بسیار مفیداست اما هنوز درباره آن چیزی نمی‌دانیم.

[۳۷]

[۳۸]

جستارهای وابسته [ویرایش]

کوروش بزرگ

کوروش بزرگ

کوروش بزرگ
شاه پارس، شاه انشان، شاه ماد، شاه بابل، شاه سومر و اکد
شاه چهارگوشهٔ جهان

دوران۵۵۹–۵۲۹ پیش از میلاد.[۱] (۳۰ سال)
تاجگذاریانشان، پارس
زادروز۶۰۰ یا ۵۷۶ پیش از میلاد
زادگاهانشان، پارس
مرگ۵۲۹ پیش از میلاد
محل درگذشتسیردریا
آرامگاهپاسارگاد
پیش ازکمبوجیه دوم
پس ازکمبوجیه یکم
همسرکاساندان
دودمانهخامنشیان
پدرکمبوجیه یکم
مادرماندانا
فرزندانکمبوجیه
بردیا
آتوسا
آرتیستون
رکسانا
عبارت «من کورش هستم، شاه هخامنشی» که به سه زبان پارسی باستان، عیلامی و بابلی روی یک ستون در پاسارگاد حک شده‌است.

کوروش، ملقب به کوروش بزرگ یا کوروش کبیر (به پارسی باستان: ‎KU‎‎U‎‎RU‎‎U‎‎SHA‎) همچنین معروف به کوروش دوم، نخستین پادشاه و بنیان‌گذار شاهنشاهی هخامنشی بود. کوروش به مدت سی سال، از سال ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر ایران سلطنت کرد.[۲]

دربارهٔ کوروش تمام مورخین توافق دارند که شاهی بود با عزم، عاقل و رئوف که در موارد مشکل به عقل بیش از قوه متوسل می‌شد و برخلاف پادشاهان آشور و بابل، با مردم مغلوب رئوف و مهربان بود.[۳] جنگ و بوی خون او را برخلاف فاتحان دیگر مغرور نکرد و رفتار او با پادشاهان مغلوب لیدیه و بابل سیاست تسامح او را بخوبی نشان می‌دهد.[۴] با پادشاهان مغلوب به اندازه‌ای مهربانی می‌کرد که آنها دوست کوروش شده و در مواقع مشکل به او یاری می‌نمودند. با مذهب و معتقدات مردم کاری نداشت بلکه برای جذب قلوب ملل آداب مذهبی آنها را محترم می‌داشت. شهرها و ممالکی که در تحت تسلط او در می‌آمدند، هیچگاه معرض قتل و غارت واقع نمی‌شدند. [۵] آنچه درباب وی برای مورخ جای تردید ندارد، قطعاً این است که لیاقت نظامی و سیاسی فوق‌العاده در وجود او، با چنان انسانیت و مروتی در آمیخته بود که در تاریخ پادشاهان شرقی پدیده‌ای به‌کلی تازه به شمار می‌آمد.[۶] کوروش از ذکر عناوین و القاب احتراز داشت، در کتیبه‌هایی که از او مانده، این عبارت ساده خوانده می‌شود، من کوروش شاه هخامنشی هستم. حال آنکه شاهان دیگر خود را خدا می‌خواندند.[۷]

ایرانیان کوروش را پدر[۸] و یونانیان او را سرور و قانون‌گذار می‌نامیدند[۹] و به وی به چشم یک فرمانروای آرمانی می‌نگریستند.[۱۰] یهودیان این پادشاه را، به منزله مسیح پروردگار به شمار می‌آوردند،[۱۱] ضمن آن‌که بابلیان او را مورد تأیید مردوک می‌دانستند.[۱۲]

محتویات

[نهفتن]

واژهٔ کوروش [ویرایش]

نام کوروش در زبان‌های گوناگون باستانی به‌گونه‌های مختلف نگاشته شده‌است:

دکتر شهبازی معتقد است کورش به معنی خورشید است. او در کتاب راهنمای جامع پاسارگاد می‌گوید بر اساس سنتی که کتزیاس یونانی ناقل آن بوده‌است و پلوتارخ ذکر کرده، کلمهٔ کوروش را ایرانیان با کلمه خورشید انطباق داده بودند (در زبان ایرانی خورشید «هُوَر» تلفظ می‌شد که امروزه خور=هور می‌گوییم) یعنی خورشید را مظهر و نمادی برای کوروش می‌دانستند و جالب اینکه آرامگاه کوروش دلیلی برای تایید این روایت (که اغلب مورد تردید بوده‌است) باقی نهاده و آن شکل خورشیدی است که بر پیشانی آرامگاه او، بالای سردر اتاق آرامگاه، حجاری کرده‌اند.[۱۳]

تبارنامه کوروش بزرگ [ویرایش]

تبار کوروش از جانب پدرش به پارس‌ها می‌رسد که برای چند نسل بر انشان (انزان) و عیلام (شمال خوزستان کنونی)، حکومت کرده بودند. کوروش دربارهٔ خاندانش، بر سفالینهٔ استوانه‌ای شکلی، محل حکومت آن‌ها را نقش کرده‌است.

اینکه چه وقایعی روی داده که پارس‌ها عیلام را تسخیر نموده و شاخه‌ای از سلسلهٔ هخامنشی را در آنجا برقرار کرده‌اند، معلوم نیست. احتمال می‌رود که پس از آنکه آشور بنی پال در سال ۶۴۵ پیش از میلاد، دولت عیلام را منقرض کرد، پارس‌ها از فرصتی که در اثر جنگ بین آشور و ماد بدست آمده بود، استفاده کرده، پادشاهی جدیدی را در انشان تأسیس کرده‌باشند.[۱۴]

هخامنش سر سلسلهٔ این دودمان است که در حدود ۷۰۰ سال پیش از میلاد، میزیسته‌است. پس از مرگ او، فرزندش چا ایش پیش به حکومت پارس و انشان (انزان) رسید. بعد از فوت او سلسلهٔ هخامنشی دوشاخه شده و کوروش یکم شاه انشان و عیلام و آریارامن شاه پارس شد. سپس پسران هر کدام، به ترتیب کمبوجیه یکم شاه انشان و عیلام و ارسام شاه پارس، بعد از آن‌ها حکومت کردند.[۱۵]

کمبوجیه یکم با شاهدخت ماندانا، دختر ایشتوویگو (آژی دهاک یا آستیاگ) پادشاه ماد، ازدواج کرد و کوروش بزرگ نتیجه این ازدواج بود.

داریوش بزرگ در کتیبه بیستون نیز این مطلب را تأیید می‌کند، زیرا شاه مزبور می‌گوید، من نهمین شاه از سلسلهٔ دوگانهٔ هخامنشی هستم. (با حذف ویشتاسپ چون پدر داریوش بزرگ به عنوان شاه حکمرانی نکرده‌است.)[۱۶]

زادگاه و افسانهٔ زایش کوروش بزرگ [ویرایش]

تاریخ نویسان باستانی از قبیل هرودوت، گزنفون وکتسیاس درباره چگونگی زایش کوروش اتفاق نظر ندارند. اگرچه هر یک سرگذشت تولد وی را به شرح خاصی نقل کرده‌اند، اما شرحی که آنها درباره ماجرای زایش کوروش ارائه داده‌اند، بیشتر شبیه افسانه می‌باشد. تاریخ نویسان نامدار زمان ما همچون ویل دورانت و حسن پیرنیا و پرسی سایکس، افسانه زایش کوروش بزرگ را از هرودوت برگرفته‌اند.

فرزندان [ویرایش]

همسر کوروش بزرگ کاساندان بود. کوروش کاساندان را بسیار دوست می‌داشت و پس از مرگش در سراسر امپراتوری کوروش، مراسم سوگواری برپاکردند.

پس از مرگ کوروش، فرزند ارشد او کمبوجیه دوم به سلطنت رسید. نام پسر کوچکتر کوروش بردیا بود.

کوروش بجز این دو پسر، دارای سه دختر به نام‌های آتوسا (به اوستایی هئوتسه به معنی خوش اندام)، رکسانا (روشنک یا به اوستایی رئوخشنه) و آرتیستونه (آرتوستونه) بود.[۱۷]

آتوسا بعدها با داریوش بزرگ ازدواج کرد و مادر خشایارشا، پادشاه قدرتمند ایرانی شد.[۱۸]

غلبه بر مادها [ویرایش]

گستره امپراتوری هخامنشیان در زمان کوروش بزرگ

پدران کوروش که از چند نسل قبل از وی در انشان پادشاه بودند، در طلوع قدرت ماد نسبت به پادشاه آن قوم اظهار تبعیت می‌کردند.

کوروش وقتی در سال ۵۵۹ پیش از میلاد در انشان به سلطنت نشست، خیلی زود ضعف و انحطاط دولت ایشتوویگو (آستیاک یا آژی دهاک) را دریافت و همین نکته او را به فکر توسعهٔ قدرت و خیال کسب استقلال انداخت. وجود نارضایتی‌های بسیار در طبقات مختلف، اعلام این طغیان را برای کوروش ممکن کرد. طوایف پارس و متحدان آنها که از طرز فرمانروایی پادشاه ماد ناراضی بودند، بزودی با کوروش همدست شدند.

در سال ۵۵۰ پیش از میلاد با قوت یافتن کوروش، ضرورت سرکوبی او قطعی‌تر گشت اما لشکری هم که خود ایشتوویگو جهت دفع او آورد، در نزدیک پاسارگاد بر پادشاه خود شورید و او را تسلیم کوروش کرد.[۱۹] نابونید پادشاه بابل در لوحه‌های بدست آمده، این واقعه را اینطور نوشته‌است، ایشتوویگو قشونی جمع کرده به جنگ کوروش رفت ولیکن قشون او یاغی شده و شاه را گرفته، تسلیم کوروش نمود. پس از آن کوروش همدان را تسخیر کرد و طلا و نقره و ثروت زیادی بدست او آمد و تمام این غنائم را به انشان برد.[۲۰]

پیوستن نیروهای ماد به کوروش نشان می‌دهد که جنگجویان ماد کوروش را همچون بیگانه‌ای تلقی نمی‌کردند و بخاطر انتساب وی از طریق مادرش ماندانا به خاندان ماد، سلطنت پادشاهی ماد را بنوعی حق و میراث او می‌دیده‌اند.

کوروش بعد از اسارت ایشتوویگو پدربزرگ خود با احترام رفتار کرده و حتی او را، در دنبال تسخیر سارد، بر لشکری که سواحل آسیای صغیر را مسخر کرد، فرماندهی داد.[۲۱]

اتحاد سه دولت لیدی، بابل، مصر [ویرایش]

تسخیر ماد باعث تشویش دول همجوار و غیر همجوار گردید. سه دولت نامی آنزمان یعنی لیدی، بابل و مصر داخل مذاکره شدند که در مقابل کوروش اتحاد سه گانه‌ای تشکیل دهند. بدین ترتیب کرزوس، پادشاه لیدی، نابونید، پادشاه بابل نو و آماسیس دوم، پادشاه مصر علیه کوروش هم پیمان شدند.[۲۲]

تسخیرامپراتوری لیدی و آسیای صغیر [ویرایش]

کشور باستانی لیدی و پایتخت آن سارد

پادشاه لیدی (لیدیه) کرزوس بود. خواهر وی آریه نیس، با ایشتوویگو (آستیاک) ازدواج کرده و ملکهٔ مادها بود. کرزوس علاقهٔ فراوانی به توسعهٔ قلمرو خود داشت ولی دو سبب خاص او را در هجوم به کوروش تشویق می‌کرد، یکی به واسطهٔ اعتمادی بود که به نظر پیش گویان معبد، جهت پیروزی خود داشت و دیگری آنکه می‌خواست انتقام شوهر خواهر خود، ایشتوویگو (آستیاک) را از کوروش بگیرد.[۲۳]

پس از سقوط دولت بزرگ ماد، کرزوس در اندیشه فرو رفت که باید بجنگ تدافعی اکتفا کند یا به کوروش حمله برد، بالاخره بعد از مشورت با غیب گوها تصمیم به حمله گرفته شد و بنای تجهیزات را گذارده و با اسپارت داخل مذاکره شد و موافقت آنها را جلب کرد.

دولت بابل و مصر نیز چون از بزرگ شدن پارس سخت بیمناک بودند، مشغول به تجهیز کردن خود و آمادگی برای جنگ نمودند. سرانجام در سال ۵۴۹ پیش از میلاد، پادشاه لیدی به ایران حمله برده و ارتفاعات کاپادوکیه را که در قدیم پایتخت دولت قوی هیت‌ها بود، اشغال کرد. در پائیز آن سال جنگ سختی مابین لشکر لیدی و پارس روی داد. پادشاه لیدی به تصور اینکه پارسها جرئت تجاوز را در موقع زمستان، بخاک لیدی نخواهند داشت، قشون خود را مرخص کرد با این نیت که سال بعد قشون متحدین بابل و مصر هم خواهند رسید و کار پارس را خاتمه خواهند داد لیکن قشون ایران که تازه نفس و جوان بودند و تازه لذت فتوحات را کشیده بودند، از سرمای زمستان باکی نداشته تا سارد پایتخت لیدی پیش روی کردند و شاه لیدی، کرزوس مجبور شد، در نزدیکی پایتخت با آنها نبرد کند. دولت اسپارت که متحد لیدی بود، نتوانست بموقع قشونی برای کمک به لیدی بفرستد. در نهایت پایتخت لیدی سارد، به تصرف قشون ایران درآمد.

قبل از سقوط سارد کوروش به یونانیها تکلیف کرده بود که با او متحد شوند ولی آنها نپذیرفتند بنابراین پس از تسخیر لیدی دست کوروش باز بود که کار مستعمرات یونانی در آسیای صغیر را یکسره کند. در سال ۵۴۵ پیش از میلاد کوروش توانست، تمامی آسیای صغیر را به تصرف خود درآورد.[۲۴]

تسخیر بابل نو [ویرایش]

کوروش در بابل

گرفتن بابل کار بسیار مشکلی بود زیرا استحکام برج و باره‌های این شهر مشهور بود. با وجود این در بهار ۵۳۹ پیش از میلاد، کوروش قصد تسخیر آن را نمود و از دجله عبور کرد.

در بابل بعد از بخت النصر سه نفر پادشاهی کردند تا اینکه روحانیون تاجری به نام نبونعید بر تخت نشست.

راجع به تسخیر بابل دو روایت موجود است: یکی از هرودوت و اسیران یهودی در بابل و دیگری مبنی بر اطلاعاتی که از کاوش‌های باستان‌شناسی در بابل و تحقیقات پیرامون آن بدست آمده‌است.

بنا بر روایت هردوت، تسخیر بابل از این‌گونه بوده‌است که پادشاه بابل در نزدیکی آن شهر با لشگر ایران جنگ کرد و شکست خورد و با عدهٔ زیادی از لشگر خود به داخل بابل پناه برد. گرفتن شهر با حمله محال بود و با محاصره هم خیلی طول می‌کشید زیرا بابلی‌ها در اراضی وسیعی که در درون شهر بابل بود، کشت و زرع می‌کردند و به اندازهٔ کافی آذوقه داشتند، بنابراین کوروش دستور دارد مسیر رودخانهٔ فرات را عوض کنند. پس مجرای قدیم خشک شد و لشگر ایران از آن راه وارد بابل شد و به این ترتیب بدون جنگ بابل در سال ۵۳۸ پیش از میلاد به تصرف لشگر ایران درآمد.

اما برابر اسنادی که از کاوش‌های باستان‌شناسی بابل به دست آمده، تسخیر بابل به علت خیانت سرداران بابلی بوده‌است. نبونعید مجسمه رب النوع اور را به بابل آورده، پیروان بل مردوک رب النوع بابلی‌ها را از خود رنجاند. این‌ها با کوروش همدست شدند و او وقتی که رود دیاله (رود سیروان) و دجله نسبتاً کم آب بود، مسیر این دو رود را عوض کردند و از این طریق به داخل شهر وارد شدند.

بنا بر هر دو روایت کوروش در معبد بزرگ بابل بر طبق مراسم مذهبی بابلی‌ها تاجگذاری کرد و احترام زیادی به مذهب بابلی قائل بود.[۲۵]


ادامه مطلب ...

داریوش بزرگ

داریوش بزرگ

 
داریوش بزرگ
Darius.jpg
دوران۵۲۲ - ۴۸۶ پیش از میلاد (۳۶ سال)
زادروز۵۴۹ پیش از میلاد
مرگ۴۸۶ پیش از میلاد
آرامگاهکوه رحمت، نقش رستم
پیش ازخشایارشا
پس ازکمبوجیه دوم
دودمانهخامنشیان
پدرویشتاسپ
فرزندانخشایارشا
ویشتاسپ
مسیشت
هخامنش
دینمزدیسنا


داریوش یکم (به پارسی باستان: ‎DA‎‎A‎‎RA‎‎YA‎‎VA‎‎U‎‎SHA‎)، پسر ویشتاسپ، ملقب به داریوش بزرگ، سومین پادشاه هخامنشی بود. وی در سال ۵۲۲ پیش از میلاد، با کمک تعدادی از رؤسای هفت خانوادهٔ اشرافی پارسی با کشتن گئومات مغ بر تخت نشست. پس از آن به فرونشاندن شورش‌های داخلی پرداخت. نظام شاهنشاهی را استحکام بخشید و سرزمین‌هایی چند به شاهنشاهی الحاق کرد. آغاز ساخت پارسه (تخت جمشید) در زمان پادشاهی او بود.

از دیگر کارهای او حفر ترعه‌ای بود که دریای سرخ را به رود نیل و از آن طریق به دریای مدیترانه پیوند می‌داد. مقبرهٔ او در دل کوه رحمت در مکانی به نام نقش رستم در مرودشت فارس (نزدیک شیراز) است. شهرت او در غرب به خاطر وقوع نبرد ناموفق ایرانیان با یونانیان در مکانی به نام ماراتون در زمان اوست. آغاز ساخت پارسه (تخت جمشید) در زمان پادشاهی او بود. پس از جهانگیری کوروش و کمبوجیه سراسر آسیا مگر عربستان جزو قلمرو او محسوب می‌گردید.[۱]

محتویات

[نهفتن]

نام [ویرایش]

نام داریوش در پارسی باستان به صورت «دارَیَوائوش» (Dārayavauš) تلفظ می‌شده و این نام به معنی «استوار نگاه می‌دارد آنچه نیکوست را»، می‌باشد.[۲]

بر تخت نشستن داریوش از دید پژوهشگران [ویرایش]

نظریه بردیای دروغین [ویرایش]

روایت هرودوت از به پادشاهی رسیدن داریوش چنین است

گئومات (سمردیس) یا بردیای دروغین پس از دستیابی به تاج و تخت، تمام زنان کمبوجیه را به همسری گرفت. یکی از این زنان فیدمیا، دختر اتانس (هوتن) یکی از تواناترین نجبای ایران بود. اولین کسی که پس از هفت ماه فرمانروایی به گئومات ظنین شد که او فرزند کوروش نیست بلکه مرد شیادی است، هوتن بود. او از دختر خود پرس‌و‌جو کرد و دخترش نتیجهٔ تحقیق را به پدر اطلاع داد. هوتن یک دستهٔ شش نفره، از نجبای پارس را که به آنها اطمینان داشت، در شوش تشکیل داد و با ورود داریوش از پارس تصمیم اتخاد شد که او را نیز در گروه خویش وارد سازند. این هفت تن با هم قسم خوردند که برای دفع غاصب اقدام کنند. هرودوت این قیام را قیام هفت یار نام نهاده‌است.[۳]

گزنفون و کتزیاس نیز با هرودوت در موضوع کشته شدن بردیا به فرمان کمبوجیه همداستان هستند [۴]. کتزیاس اسم این مغ را سپنت‌دات یعنی دادهٔ مقدسات نوشته‌است که به زبان امروزی اسفندیار می‌شود.[۵] گزنفون نوشته است این مغ با تسلطی که بر روی کمبوجیه داشت ذهن پادشاه را بر ضد برادرش مشوب ساخت و پس از قتل بردیا خود به جای او ادعای پادشاهی کرد.[۶]

در روایات داریوش هیچ اشاره‌ای به شباهت مغ با شاهزادهٔ واقعی بردیا نشده‌است و این داستان باید از مبالغات شاعرانهٔ معمول مورخان قدیم یونان سرچشمه گرفته باشد.[۷] داریوش در سال ۵۲۲ پیش از میلاد گئومات (بردیای دروغین) را به قتل رساند.[۸] بدین منوال تخت و تاج پادشاهی ایران به داریوش رسید.[۹] [۱۰] [۱۱] [۱۲] [۱۳] [۱۴] [۱۵] [۱۶] [۱۷]

نظریهٔ قتل بردیای واقعی به‌دست داریوش [ویرایش]

برخی از دانشمندان مدرن، برای نمونه آلبرت امستد آشورشناس آمریکایی عقیده دارند، مردی که بر کمبوجیه شورید برادر واقعی و وارث حقیقی سلطنت بود که داریوش او را کشت، آنگاه او را گئومات نامید و داستان بردیای دروغین را اختراع کرد تا غصب سلطنت را موجه جلوه دهد.[۱۸][۱۹] بردیا یک دختر بنام پارمیس از خود بجا گذاشت که داریوش وقتی شاه شد با او ازدواج کرد تا جایگاه خود را وجهه قانونی ببخشد. [۲۰][۲۱]

شورش در استان‌ها [ویرایش]

پس از پادشاهی داریوش، کلیه استان‌ها سر به شورش برداشتند که داریوش و یارانش طی ۱۹ نبرد، ۹ پادشاه را که با وی به منازعه برخاستند، سرکوب کرد. اولین طغیان در عیلام روی داد. در ماد هم یک مدعی که خود را از اخلاف هووخشتره می‌خواند، مدعی سلطنت ماد بود. در پارس یک مدعی دیگر خود را بردیا پسر کوروش خواند. این نکته که شورشیان همواره در یک زمان سربرنمی‌داشتند و هدف مشترک یا پیوند اتحادی هم با یکدیگر نداشتند، عامل عمده‌ای بود که داریوش را در دفع شورش‌ها یاری کرد. طغیان بابل نیز کمتر از دیگر طغیان‌ها، موجب دغدغهٔ خاطر داریوش نبود. تمام این اغتشاش‌ها که در ارمنستان، ماد، کردستان، رخج، و مرو روی داد، با خشونت سرکوب شد و داریوش خشونت را در این مواقع همچون وسیله‌ای تلقی می‌کرد که می‌توانست از توسعه و تکرار نظایر این حوادث، جلوگیری کند. [۲۲] در بند شانزدهم کتیبه بیستون درباره شورش پارت (خراسان) و گرگان چنین آمده‌است

پارت و گرگان بر من شوریدند و ویشتاسپ پدر من در پارت بود. پس از آن سپاه پارسی را از ری نزد ویشتاسپ فرستادم. وقتی که این سپاه به ویشتاسپ رسید، عازم جنگ دشمن شد. در محلی موسوم به ویش پااوزت در پارت با آنان جنگید. اهورامزدا مرا یاری کرد و به ارادهٔ او ویشتاسپ شورشیان را شکست داد. پس از آن مملکت مطیع من شد.[۲۳]

کتیبه بیستون که گزارش این جنگ‌های تمام نشدنی است، نشان می‌دهد که او نظم و امنیت شاهنشاهی را به بهای چه اندازه رنج و سعی مستمر و بی‌انقطاع توانسته‌است، تأمین کند. ساتراپ‌هایی که کوروش بعد از فتح و ضبط ولایات در هر قلمرو تازه‌ای گماشته بود، اکثراً درین ایام، خود رأی شده بودند و سپاه و تجهیزات هم در اختیار داشتند. با مرگ کمبوجیه و قتل کسی که بسیاری از مردم ولایات او را پسر کوروش، شناخته بودند، تعدی این حکام استقلال‌جوی، به ناخرسندی مردم انجامیده‌بود و مردم استان‌ها، بهانه برای شورش بدست می‌آوردند. داریوش مردی جهاندیده بود و با ازدواج با دختر کوروش و با تعدادی از دختران خانواده‌های بزرگ پارسی او را در موقعیتی قرار داده‌بود که نجبای پارسی و مادی هر یک بخاطر خویشاندی نسبی و یا سببی خویش، نسبت به این پادشاه نوخاسته که در حمایت و تبعیت از وی، هم‌پیمان هم شده بودند، وفادار و حتی علاقمند بمانند.[۲۴]

تشکیلات داریوش [ویرایش]

بازگرداندن امنیت در تمام این نواحی شورش زده، طبعاً هم ضرورت ایجاد یک سازمان سامانمند اداری را به داریوش الهام کرد و هم وسایل و تجارب لازم را در اختیارش گذاشت.[۲۵] داریوش اهتمام فراوانی از خود برای ساماندهی تشکیلات داخلی کشور به خرج داد به طوریکه نظام تشکیلاتی که وی بنیان نهاد، مدتها بعد با اندک تغییری، توسط سایر حکومتها از جمله سلوکیه، ساسانیان و حتی اعراب دنبال گردید. داریوش فوق‌العاده مراقب بود که از طرف مأمورین دولتی تعدی به مردم نشود و با این مقصود همواره در ممالک ایران حرکت و از نزدیک به امور سرکشی می‌کرد. نجبا که از این مراقبت شاه دلخوش نبودند او را دوره گرد نامیدند ولیکن مورخین این سخریه را برای او بهترین تمجید می‌دانند.[۲۶] در زمان او یک دستگاه منظم اداری در کشور بوجود آمد که تمرکز امور را ممکن می‌ساخت و ظاهراً تا حدی نیز از نظام رایج در مصر که داریوش در جوانی و در ضمن اقامت سه سالهٔ خود در آنجا با آن آشنا شده بود، الهام می‌گرفت چون نجبا و اعیان پارسی و مادی که غالباً روحیهٔ نظامی داشتند، به کارهای دبیری تن در نمی‌دادند، این کار به دست اقوام تابع افتاد و اقوام آرامی‌ها که درین امور سررشته را به دست گرفتند، زبان آرامی را در قلمرو هخامنشی‌ها زبان دیوانی و اداری کشور کردند.[۲۷] داریوش در طول ۳۶ سال پادشاهی خود، اقداماتی به شرح ذیل انجام داد.

تقسیم قلمرو شاهنشاهی به چندین ساتراپ [ویرایش]

داریوش سرزمین‌های ایران را به چند قسمت تقسیم نموده، برای هر کدام یک والی معین نمود. به زبان آن‌روزی (خشترپاون) می‌گفتند یعنی حامی یا نگهبان مملکت. یونانی‌ها، ساتراپ، به معنی استاندار و ساتراپی عموما یعنی استان نوشته‌اند و تعداد بخش‌ها را بین بیست الی بیست و شش بخش ذکر کرده‌اند ولیکن تعداد ولایات در کتیبهٔ نقش رستم به سی ولایت می‌رسد. برای اینکه کارها همه در دست یک نفر نباشد، دو نفر از مرکز مأمور می‌شدند که یکی به فرماندهی قشون محلی منصوب بود و دیگری به اسم سردبیر که کارهای کشوری را اداره می‌کرد. سردبیر در واقع مفتش مرکز در ایالات بود و مقصود از تأسیس این شغل این بود که مرکز بداند احکامی که به ساتراپ صادر می‌شود اجرا می‌گردد یا نه. مفتشینی که از مرکز برای دیدن اوضاع ایالات مأمور می‌شدند، لقب چشم و گوش دولت را داشتند.[۲۸] درست است که این ساتراپ‌ها در حوزهٔ حکومت خویش مثل یک پادشاه دست نشانده، قدرت و حیثیت بلامنازع داشتند اما در واقع تمام احوالشان تحت نظارت دقیق و بلاواسطهٔ شاه و «چشم» و «گوش» او بود و این نکته کمتر به آنها مجال می‌داد که داعیهٔ استقلال یا فکر تجاوز از قانون پادشاه را در خاطر بگذرانند. این نظارت‌ها در عین حال هم رعیت را از استثمار و تعدی ساتراپ‌ها در امان نگه میداشت و هم به ساتراپ‌ها اجازه نمی‌داد تا با جمع آوری عوارض و مالیات‌های بیجا خزانهٔ خود را تقویت کنند و لاجرم به فکر توسعهٔ قدرت بیفتند.[۲۹]

ایجاد راه شاهی [ویرایش]

راه شاهی. برای بهتر دیدن تصویر، بر روی آن کلیک کنید.

از جمله اقدامات داریوش در این زمینه می‌توان به ایجاد راه شاهی که سارد پایتخت سابق لیدی، را به شوش پایتخت هخامنشیان وصل می‌کرد. یک راه دیگر نیز بابل را به مصر مربوط می‌کرد.

ایجاد لشکر جاویدان [ویرایش]

برای اینکه نیروی نظامی بقدر کفایت و با سرعت به جاهای لازم برسد، داریوش لشگری ترتیب داده بود که موسوم به لشکر جاویدان بود، زیرا هیچگاه از تعداد آنها نمیکاست و فوراً جاهای خالی را پر می‌کرد. تعداد این لشکر ده هزار نفر بود.[۳۰]

تنظیم مالیات‌ها [ویرایش]

مورخین یونانی نوشته‌اند داریوش برای هر ایالتی مالیات نقدی و جنسی معین کرد. پلوتارک مورخ یونانی می‌نویسد «داریوش در صدد تحقیق برآمد تا معلوم نماید که مالیات تعیین شده، بر مردم گران است یا نه و چون جواب آمد که گران نیست و مردم می‌توانند بپردازند، باز مالیات‌ها را کم کرد تا تحمیلی بر مردم نشود.»

در پادشاهی کوروش و کمبوجیه مالیات ثابت رسم نبود. درآمد عمومی فقط از راه هدایا و تقدیمی فراهم می‌گشت. به مناسبت برقراری مالیات این شایعه در میان پارسیان رواج یافته بود که داریوش تاجر است و از هرجا که میتواند عایدات فراهم می‌کند. کمبوجیه جبار و به منافع اتباع خود بی‌اعتنا و کوروش پدر و حامی اقوام و ملل که با قلبی مهربان و رئوف، پیوسته در اندیشهٔ آسایش رعایای خویش بود.[۳۱]

همچنین آمده‌است که در زمان داریوش مصر رفاهیت داشته ولیکن در سال‌های آخر سلطنت داریوش، در مصر بواسطهٔ مالیات‌های گزاف، زارعین مصری شورش کردند.[۳۲]

ارتباط دادن دریای مدیترانه و دریای سرخ [ویرایش]

کانال سوئز

وقتی داریوش در هند بود مشاهده کرد که بازرگانی مصر و شامات با هند از راه خشکی مشکل است و حمل و نقل گران تمام می‌شود این بود که امر کرد، که کانالی که امروزه به نام کانال سوئز معروف است و نخستین بار در سال ۶۰۹ پیش از میلاد ایجاد شده و در زمان داریوش پر شده بود، را پاک کرده و سیر کشتی‌ها را در این کانال، برقرار نمودند.[۳۳] گویا داریوش در سر راه خود به مصر این آبراه ناتمام را دیده بود و دربارهٔ آن از مردم پرسشهایی کرده بود. در سنگ نوشته‌هایی که به خط هیروگلیف مصری به یادبود ساختن این کانال، در دست است، اشاراتی به این پرسش‌ها وجود دارد.[۳۴] سه سنگ‌نوشته از داریوش در کانال سوئز کشف شده که مفصل‌ترین و مهم‌ترین آنها ۱۲ سطر دارد و مشتمل است بر مدح اهورامزدا و معرفی داریوش و دستور حفر ترعهٔ سوئز. دو کتیبهٔ دیگر کوچک‌ترند و مشتمل بر معرفی داریوش هستند.[۳۵]

یکسان کردن واحد پول و واحد اندازه‌گیری [ویرایش]

ارتباط اقتصادی دایم، بین تمام ولایات، یک دستگاه واحد پول و یک نظام اوزان و مقادیر قابل تبدیل را، در سراسر کشور الزامی می‌نمود. سکه‌های طلایی که در این دوران، در تمام ایران رواج پیدا کرد، به سکه دریک موسوم بود. در تاریخ جهان، لیدیه نخستین مملکتی بود که سکه در آنجا زده شد ولی در تاریخ ایران، در زمان داریوش بود که نخستین سکهٔ متعلق به ایران بوجود آمد.

بازسازی نیایشگاه‌ها [ویرایش]

داریوش در سنگ‌نوشته بیستون از بازسازی نیایشگاه‌هایی که گئومات مغ ویران کرده بود، سخن می‌گوید. همچنین برای دلجویی از مصری‌ها که در زمان کمبوجیه نیایشگاه‌هایشان ویران شده بود، به معابد آنها رفته و ادای احترام کرد و نیایشگاه تازه‌ای در آمون، برای مصریان ساخت که خرابه‌های آن، هنوز از مملکت‌داری داریوش حکایت می‌کند. کاهن بزرگ مصر را که به شوش تبعید شده بود، به مصر بازگرداند و او را بسیار احترام کرد. بواسطهٔ این اقدامات مصری‌ها از داریوش راضی شده و او را یکی از قانون‌گذاران بزرگ خود دانستند.[۳۶]

داریوش بزرگ در کتاب مقدس [ویرایش]

داریوش همچنین در بازسازی معابد یهودیان که توسط بخت النصر ویران شده بود، به یهودیان یاری کرد. نام داریوش بزرگ در کتاب مقدس عهد عتیق، در ۲۵ آیه، ذکر شده‌است. در کتاب مقدس دربارهٔ ثبات و تزلزل ناپذیری قوانین ماد و پارس در کتاب دانیال و استر سخن رفته ‌است. به رغم اشکالی که در صحت و قدمت اصل آن کتاب‌ها هست، باز روی هم رفته، اهمیتی که قانون در حفظ وحدت امپراتوری داریوش و اخلاف او داشته ‌است، بیان می‌کند حتی افلاطون نیز نقش قانون‌های داریوش را در حفظ و ادارهٔ کشور وی نشان گوشزد کرده ‌است.[۳۷]


ادامه مطلب ...

منچستر یونایتد

منچستر یونایتد
Manchester United FC crest.png
نام کامل باشگاهباشگاه فوتبال منچستر یونایتد
لقب (ها)شیاطین سرخ (به انگلیسی: Red Devils)[۱]
تاریخ تأسیسسال ۱۸۷۸ با نام نیوتون هیث
۲۴ آوریل ۱۹۰۲(۱۹۰۲-04-۲۴) ‏(۱۰۹ سال) پیش با نام منچستر یونایتد
نام ورزشگاهالدترافورد
(گنجایش:۷۵٬۹۵۷[۲])
مالکپرچم ایالات متحده خانواده گلیزر
مدیرعاملپرچم ایالات متحده جوئل و آورام گلیزر
سرمربیپرچم اسکاتلند سر الکس فرگوسن
لیگلیگ برتر انگلستان
۲۰۱۱ – ۲۰۱۰اول
آدرس اینترنتیmanutd.com
پرگل ترین بردمنچستریونایتد ۱۰ - ۰ اندرلشت[۳]
بهترین گلزن تاریخپرچم انگلند سر بابی چارلتون (۲۳۹ گل)
Kit left arm stripe cut white.png
Team colours
Kit body collar stripe white.png
Team colours
Kit right arm stripe cut white.png
Team colours
Kit shorts stripes cut black.png
Team colours
Kit socks manutdh2010.png
Team colours
لباس اول
Kit left arm manutda2010.png
Team colours
Kit body manutda2010.png
Team colours
Kit right arm manutda2010.png
Team colours
Kit shorts stripes cut white.png
Team colours
Kit socks manutda2010.png
Team colours
لباس دوم
Team colours
Kit body manutd 09-10 away.png
Team colours
Team colours
Kit shorts black thinstripe color.png
Team colours
Team colours
لباس سوم
Soccerball current event.svg فصل جاری


باشگاه فوتبال منچستر یونایتد (به انگلیسی: Manchester United Football Club) یکی از باشگاه‌های حرفه‌ای فوتبال در لیگ برتر انگلستان است. این باشگاه در سال ۱۸۷۸، با نام باشگاه فوتبال نیوتون هیث (به انگلیسی: Newton Heath LYR Football Club) تأسیس شد. در سال ۱۹۰۲، نام این باشگاه به منچستر یونایتد تغییر یافت[۱] و در سال ۱۹۱۰، ورزشگاه الدترافورد به عنوان ورزشگاه خانگی این تیم انتخاب شد.[۴]

در سال ۱۹۶۸، منچستریونایتد با سرمربیگری مت بازبی به عنوان اولین تیم انگلیسی در لیگ قهرمانان اروپا به قهرمانی رسید. این اتفاق ۱۰ سال پس از حادثه مونیخ رخ داد. در این حادثه ۸ تن از بهترین بازیکنان تیم فوتبال منچستریونایتد جان خود را از دست دادند. سرمربی کنونی این تیم، سر الکس فرگوسن می‌باشد که از نوامبر ۱۹۶۸ سرمربیگری این تیم را بر عهده داشته و با به ارمغان آوردن ۲۷ جام مختلف برای باشگاه، پرافتخارترین مربی در تاریخ این باشگاه محسوب می‌شود.[۵]

منچستر یونایتد با داشتن ۱۹ عنوان قهرمانی در لیگ برتر،۴ قهرمانی در جام اتحادیه، ۱۱ قهرمانی در جام حذفی[۶] و هم‌چنین سه عنوان قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا پرافتخارترین باشگاه فوتبال در لیگ انگلیس به‌شمار می‌آید. آن‌ها تنها تیم انگلیسی هستند که توانستند در فصل ۹۹–۱۹۹۸ هر سه‌جام لیگ برتر، جام حذفی و لیگ قهرمانان اروپا را به دست آورند.

منچستر یونایتد یکی از ثروتمندترین و پرطرفدارترین تیم‌های دنیا به حساب می‌آید.[۷][۸][۹][۱۰] گفته می‌شود قیمت کل این باشگاه ۱٫۱۳ میلیارد پوند است که با این حساب منچستر یونایتد گران‌ترین باشگاه فوتبال جهان است.[۱۱] مالک فعلی این باشگاه، مالکوم گلیزر می‌باشد که در ماه مه سال ۲۰۰۵، با مبلغی بالغ بر ۸۰۰ میلیون پوند باشگاه منچستر یونایتد را خرید.[۱۲]

محتویات

[نهفتن]

تاریخچه

سال‌های ابتدایی (۱۹۴۵–۱۸۷۸)

نمودار پیشرفت باشگاه منچستر یونایتد در لیگ برتر انگلستان از فصل ۹۳–۱۸۹۲ تا ۰۸–۲۰۰۷

باشگاه فوتبال منچستر یونایتد در سال ۱۸۷۸ توسط شرکت راه‌آهن لانکشایر و یورکشایر و با نام نیوتون هیث شکل گرفت.[۱۳] در ابتدا این تیم فقط با تیم‌های شرکت‌های راه‌آهن دیگر بازی می‌کرد، ولی در ۲۰ نوامبر ۱۸۸۰ اولین بازی رسمی خود را در برابر بولتون واندررز انجام داد. بازیکنان تیم نیوتون هیث در این بازی لباس سبز و طلایی پوشیده بودند و بازی را نیز با نتیجه ۶ بر صفر واگذار کردند.[۱۴] این تیم از سال ۱۸۸۸ به عضویت یک لیگ محلی کوچک درآمد. این لیگ محلی پس از یک سال منحل شد و آن‌ها به لیگ دیگری به نام اتحاد فوتبال پیوستند. سه فصل بعد این لیگ با لیگ برتر فوتبال ادغام شد.این تیم از فصل ۹۳–۱۸۹۲ کار خود را در لیگ دسته اول شروع کرد. در آن موقع تیم از شرکت راه‌آهن استقلال یافته بود و پسوند LYR از نام این تیم حذف شد. بعد از فقط دو فصل، باشگاه به دستهٔ دوم سقوط کرد.[۱۳]

تیم منچستر یونایتد در فصل ۱۹۰۶–۱۹۰۵
در این سال آن‌ها نایب قهرمان لیگ شدند

در ژانویه ۱۹۰۲، باشگاه با بدهی ۲،۶۷۰ پوند (معادل ۲۱۰،۰۰۰ پوند در سال ۲۰۱۱ میلادی) ورشکسته شد.[۱۵][۱۶] هری استفورد، کاپیتان تیم ۴ تاجر از جمله جان هنری دیویس (که رئیس باشگاه شد) را یافت که حاضر شدند هر کدام ۵۰۰ پوند در باشگاه سرمایه‌گذاری کنند و تیم را نجات دهند. در آن موقع نام تیم نیز تغییر کرد[۱۷] و در ۲۴ آوریل ۱۹۰۲ باشگاهی با نام منچستر یونایتد به صورت رسمی شکل گرفت.[۱۸] با سرمربیگری ارنست منگنال که تیم را در سال ۱۹۰۳ تحویل گرفت، آن‌ها موفق به نایب قهرمانی در لیگ دسته دوم در سال ۱۹۰۶ شدند و به لیگ دسته اول راه یافتند. هم‌چنین منچستر یونایتد در سال ۱۹۰۸، برای اولین بار توانست لیگ دسته اول را فتح کند که اولین قهرمانی منچستر یونایتد در لیگ به حساب می‌آید. در شروع فصل بعد، منچستر یونایتد عنوان قهرمانی در جام خیریه انگلیس را به‌دست آورد.[۱۹] و در پایان فصل نیز برای اولین بار، به عنوان قهرمانی جام حذفی انگلیس رسید. منچستر یونایتد در سال ۱۹۱۱، بار دیگر در لیگ دسته اول قهرمان شد، ولی در پایان آن فصل، منگنال منچستر یونایتد را ترک کرد و به منچستر سیتی پیوست.[۲۰]

در سال ۱۹۲۲، بعد از شروع دوباره لیگ‌های فوتبال پس از توقف سه ساله به علت جنگ جهانی اول، باشگاه به دسته دوم سقوط کرد. منچستر یونایتد در سال ۱۹۲۵، دوباره به لیگ دسته اول بازگشت، ولی در سال ۱۹۳۱ دوباره به دسته دوم رفت و به باشگاه یو-یویی تبدیل شد. در آن سال، منچستر یونایتد ضعیف‌ترین نتیجهٔ تاریخ خود را گرفت و در لیگ دسته دوم در رتبهٔ بیستم قرار گرفت. در اکتبر ۱۹۲۷، جان هنری دیویس درگذشت. باشگاه بار دیگر در آستانهٔ ورشکستگی قرار گرفت، ولی در دسامبر ۱۹۳۱ جیمز ویلیام گیبسون ۲،۰۰۰ پوند در باشگاه سرمایه‌گذاری کرد و اداره باشگاه را در دست گرفت. در فصل ۳۹–۱۹۳۸، یک سال قبل از شروع جنگ جهانی دوم، باشگاه کار خود را در لیگ دسته اول در رتبه چهاردهم به پایان رساند.[۲۱]

سال‌های بازبی (۱۹۶۹–۱۹۴۵)

«بچه‌های بازبی» در دانمارک (۱۹۵۵)

در اکتبر ۱۹۴۵، پس از از سرگیری دوبارهٔ مسابقات فوتبال بعد از جنگ جهانی دوم، مسئولیت سرمربیگری این باشگاه به مت بازبی واگذار شد. او خواستار کنترل کامل بر اعضای تیم، نقل و انتقالات و جلسات تمرین شد.[۲۲] بازبی در سال‌های ۱۹۴۷، ۱۹۴۸ و ۱۹۴۹ با تیم نایب قهرمان لیگ دسته اول شد و در سال ۱۹۴۸ نیز قهرمان جام حذفی انگلیس شد. در سال ۱۹۵۲، باشگاه پس از ۴۱ سال قهرمان لیگ دسته اول شد.[۲۳] با میانگین سنی ۲۲ سال، تیم سر مت بازبی در آن سال‌ها توسط رسانه‌ها «بچه‌های بازبی» (به انگلیسی: Busby Babes) خوانده می‌شد. او به بازیکنان جوانش ایمان داشت.[۲۴] در سال ۱۹۵۷، منچستر یونایتد به عنوان اولین تیم انگلیسی به لیگ قهرمانان اروپا راه یافت. البته تا آن موقع شرکت در این مسابقات بر خلاف قوانین لیگ فوتبال انگلستان بود و در سال قبل از آن، چلسی از شرکت در این مسابقات محروم شده بود. آن‌ها در این مسابقات در نیمه‌نهایی بازی را به رئال مادرید واگذار کردند و حذف شدند. در همان مسابقات، منچستر یونایتد با نتیجه ۱۰ بر صفر باشگاه بلژیکی اندرلشت را شکست داد. این پیروزی، به عنوان پرگل ترین بُرد منچستر یونایتد در تاریخ این باشگاه محسوب می‌شود.[۳]

در سال بعد و در همین مسابقات، در راه برگشت به خانه پس از برد مقابل ستاره سرخ بلگراد، هواپیمایی که بازیکنان منچستر یونایتد، تعدادی خبرنگار و مقامات باشگاه را به انگلیس انتقال می‌داد، در حالی که در مونیخ آلمان سوخت‌گیری کرده بود، پس از بلند شدن، سقوط کرد. فاجعه هوایی مونیخ در ۶ فوریه ۱۹۵۸ رخ داد و جان ۲۳ نفر را گرفت، از جمله ۸ تن از بهترین بازیکنان منچستر یونایتد:جئوف بنت، راجر بایرن، ادی کولمن، دانکن ادواردز، مارک جونز، دیوید پگ، تامی تیلور و بیلی ولان بازیکنانی بودند که در این حادثه جان باختند و دیگر بازیکنان در این حادثه به شدت مجروح شدند.[۲۵] [۲۶]

نشانی که به افتخار کشته‌شدگان فاجعه هوایی مونیخ در الدترافورد نصب شده‌است

مت بازبی در این حادثه مجروح شد و در دوران درمانش، جیمی مورفی هدایت تیم را بر عهده گرفت. در آن سال آن‌ها به فینال جام حذفی رسیدند، اما در مقابل بولتون واندررز مغلوب شدند. با به رسمیت شناختن این فاجعه، یوفا از باشگاه دعوت کرد تا در فصل ۵۹–۱۹۵۸ لیگ قهرمانان اروپا درکنار ولورهمپتون شرکت کند. با وجود تصویب اتحادیه فوتبال انگلیس، سازمان لیگ تشخیص داد به علت این که منچستر یونایتد به این مسابقات راه پیدا نکرده‌است، نمی‌تواند در آن شرکت کند.[۲۷][۲۸] بازبی با خریدن بازیکنانی هم‌چون دنیس لا و پت کرراند تیم دههٔ ۶۰ منچستر یونایتد را دوباره ساخت. این تیم همراه با بازیکنانی هم‌چون جرج بست در سال ۱۹۶۳ در جام حذفی قهرمان شد.

در فصل بعدی در لیگ نایب قهرمان شدند و در سال ۱۹۶۵ و ۱۹۶۷ توانستند در لیگ به مقام قهرمانی برسند. در سال ۱۹۶۸، منچستر یونایتد در فینال لیگ قهرمانان اروپا با نتیجهٔ ۴ بر ۱ تیم بنفیکا را شکست داد و به عنوان اولین تیم انگلیسی، در لیگ قهرمانان اروپا، قهرمان شد.[۲۹] در آن تیم، بازیکنانی هم‌چون بابی چارلتون (برنده توپ طلای اروپادنیس لا و جرج بست حضور داشتند.[۳۰] مت بازبی در سال ۱۹۶۹ از سِمَت خود استعفا داد و ویلف مک‌گینس، بازیکن سابق منچستر یونایتد، جانشین وی شد.[۳۱]

۱۹۸۶–۱۹۶۹

برایان رابسون برای ۱۲ سال کاپیتان تیم منچستر یونایتد بود.او دارای رکورد بلندترین مدت کاپیتانی در این تیم است.[۳۲]

به دنبال کسب رتبهٔ هشتم در فصل ۷۰–۱۹۶۹ و شروع ضعیف در فصل ۷۱–۱۹۷۰، بازبی پذیرفت تا به صورت موقت سرمربی تیم بشود و ویلف مک‌گینس نیز به عنوان کمک مربی در تیم مشغول شد. در ژوئن ۱۹۷۱، فرانک اوفارل، به عنوان سرمربی برگزیده شد. ولی ۱۸ ماه بعد و در دسامبر ۱۹۷۲ تامی دوچرتی جانشین وی شد.[۳۳] دوچرتی منچستر یونایتد را از سقوط به دستهٔ پایین‌تر نجات داد. ولی در سال ۱۹۷۴ آن‌ها به دستهٔ پایین‌تر سقوط کردند. مثلث خط حملهٔ یونایتد یعنی بست، لا و چارلتون باشگاه را ترک کردند. باشگاه سال بعد به دسته اول بازگشت و در سال ۱۹۷۶ به بازی نهایی جام حذفی رسید. اما در آن‌جا مغلوب ساوت‌همپتون شد. منچستر یونایتد در سال ۱۹۷۷ باز هم به فینال رسید و این بار ۲ بر ۱ مقابل لیورپول به برتری رسید. دوچرتی پس از مدت کوتاهی و به دنبال افشای رابطه‌اش با همسر فیزیوتراپیست باشگاه، برکنار شد.[۳۴][۳۱]

دیو سکستون در سال ۱۹۷۷، جانشین دوچرتی شد. با وجود خرید بازیکنان بزرگی هم‌چون جو جردن، گوردون مک‌کوئین، گری بیلی و رای ویلکینز، باشگاه در آن سال به نتیجهٔ قابل توجهی دست نیافت. آن‌ها در فصل ۸۰–۱۹۷۹ در لیگ و جام حذفی نایب قهرمان شدند. سکستون در سال ۱۹۸۱ برکنار[۳۵] و ران اتکینسون جانشین وی شد. او رکورد نقل‌وانقالات انگلیس را شکست و برایان رابسون را از وست برومویچ به منچستر یونایتد آورد. با هدایت اتکینسون، منچستر یونایتد دو بار در سال‌های ۱۹۸۳ و ۱۹۸۵، قهرمان جام حذفی شد. در فصل ۸۶–۱۹۸۵ منچستر یونایتد از ۱۵ بازی نخست خود، ۱۳ برد و ۲ مساوی کسب کرد و در حالی که به قهرمانی خیلی نزدیک بود، لیگ را با رتبه چهارم به پایان رساند. سال بعد منچستر یونایتد خطر سقوط را از سر گذراند و اتکینسون برکنار شد.[۳۶]

سال‌های فرگوسن (تاکنون–۱۹۸۶)

سر الکس فرگوسن

الکس فرگوسن و دستیارش آرچی ناکس در روز برکناری اتکینسون از تیم آبردین به منچستر یونایتد آمدند[۳۷] و با هدایت آن‌ها، باشگاه در آن فصل به رتبهٔ یازدهم لیگ دست یافت.[۳۸] با وجود این که فرگوسن منچستر یونایتد را در فصل ۸۸–۱۹۸۷ در لیگ به مقام دوم رساند، ولی در فصل بعدی دوباره منچستر یونایتد یازدهم شد.[۳۹] فرگوسن در آستانهٔ برکناری بود، ولی با شکست دادن کریستال پالاس، آن‌ها قهرمان جام حذفی سال ۱۹۹۰ شدند و فرگوسن در سمت خود باقی ماند.[۴۰][۴۱] در فصل بعد منچستر یونایتد برای اولین بار در جام در جام اروپا قهرمان شد و در بازی سوپر جام اروپا با یک گل، ستاره سرخ بلگراد، قهرمان لیگ قهرمانان اروپا را شکست داد و سوپر جام اروپا را نیز به دست آورد. در فصل بعدی منچستر یونایتد در ومبلی تیم ناتینگهام فارست را یک بر صفر شکست داد و عنوان قهرمانی جام اتحادیه را به دست آورد.[۳۶] در سال ۱۹۹۳ باشگاه برای اولین پس از سال ۱۹۶۷، قهرمان لیگ برتر شد و در فصل بعدی نیز منچستر یونایتد جام حذفی و لیگ برتر را فتح کرد.

در فصل ۹۹–۱۹۹۸ منچستر یونایتد به نخستین تیم انگلیسی تبدیل شد که هر سه جام لیگ برتر، جام حذفی و لیگ قهرمانان اروپا را در یک فصل به دست می‌آورد. در حقیقت منچستر یونایتد تنها تیم انگلیسی است که سه‌گانه را در کارنامهٔ خود ثبت کرده‌است.[۴۲] آن‌ها در فینال لیگ قهرمانان سال ۱۹۹۹ در حالی که از بایرن مونیخ با یک گل عقب بودند، در وقت‌های اضافه با گل‌های اوله گانر سولسشیر و تدی شرینگهام به پیروزی رسیدند.[۴۳] هم‌چنین با شکست دادن تیم پالمیراس در توکیو، جام بین قاره‌ای را نیز به دست آوردند.[۴۴] پس از آن، فرگوسن به خاطر خدمات خود به فوتبال به عنوان یک قهرمان شناخته می‌شد.[۴۵]

در سال ۲۰۰۰، منچستر یونایتد به جام باشگاه‌های جهان راه یافت [۴۶] و لیگ برتر را نیز دوباره در فصل‌های ۲۰۰۰–۱۹۹۹ و ۲۰۰۱–۲۰۰۰ فتح کرد. آن‌ها در فصل ۲۰۰۲–۲۰۰۱ نایب قهرمان لیگ شدند و در فصل بعد، دوباره عنوان قهرمانی را به دست آوردند. قهرمانی جام حذفی فصل ۲۰۰۴–۲۰۰۳ نیز نصیب منچستر یونایتد شد.[۴۷] در فصل ۲۰۰۶–۲۰۰۵ منچستر یونایتد برای اولین بار در تاریخ خود، از راه‌یابی به مرحله حذفی لیگ قهرمانان اروپا بازماند. اما با نایب قهرمانی در لیگ برتر و قهرمانی در جام اتحادیه، این امر را جبران کرد. منچستر یونایتد در فصل‌های ۰۷–۲۰۰۶ و ۰۸–۲۰۰۷ قهرمان لیگ برتر شد و در سال ۲۰۰۸ با شکست ۶ بر ۵ تیم چلسی در ضربات پنالتی (۱ بر ۱ مساوی در وقت قانونی و اضافه) قهرمان اروپا شد.در این بازی، رایان گیگز برای ۷۵۹مین بار برای منچستر یونایتد به میدان رفت و رکورد بابی چارلتون را شکست[۴۸]. در دسامبر همان سال، منچستر یونایتد قهرمان باشگاه‌های جهان شد و در فصل ۰۹–۲۰۰۸ در جام اتحادیه عنوان قهرمانی را کسب کرد.[۴۹] در تابستان آن سال، کریستیانو رونالدو با مبلغ ۸۰ میلیون پوند به رئال مادرید فروخته شد که وی را به گران‌ترین بازیکن تاریخ فوتبال تبدیل کرد.[۵۰] در سال ۲۰۱۰ منچستریونایتد ۲ بر ۱ استون ویلا را در بازی نهایی جام اتحادیه شکست داد و توانست برای اولین بار از مقام قهرمانی خود دفاع کند.[۵۱] پس از آن‌که این تیم در فصل ۱۰–۲۰۰۹ به مقام نایب قهرمانی رسید، در فصل ۱۱–۲۰۱۰ و در ماه مه، با کسب تساوی ۱ بر ۱ مقابل تیم بلکبرن، برای نوزدهمین بار به مقام قهرمانی لیگ برتر رسید. منچستر یونایتد با کسب این قهرمانی از رکورد ۱۸ قهرمانی تیم لیورپول در لیگ برتر عبور کرد و به پرافتخارترین تیم باشگاهی در لیگ برتر انگلستان تبدیل شد.[۵۲][۵۳]

آرم و لباس تیم

آرم باشگاه منچستر یونایتد در دهه ۱۹۶۰

آرم باشگاه منچستر یونایتد، از آرم شورای شهر منچستر گرفته شده‌است. اگرچه تغییرات بسیاری در آن دیده می‌شود و از آن آرم، فقط کشتی آن باقی مانده‌است.[۵۴] در دههٔ ۶۰ میلادی، به منچستر یونایتد لقب شیاطین سرخ داده شد. در آن زمان این لقب به صورت رسمی وارد برنامه‌های باشگاه شد و در دههٔ ۷۰ میلادی، نشان یک شیطان به آرم باشگاه اضافه شد.[۵۴]

یک عکس قدیمی از تیم نیوتون هیث در سال ۱۸۹۲، نشان می‌دهد که بازیکنان پیراهن راه‌راه قرمز و سفید و جوراب آبی رنگ پوشیده‌اند.[۵۵] بین سال‌های ۱۸۹۴ تا ۹۶ پیراهن باشگاه رنگ سبز و طلایی بود[۵۵] تا این‌که در سال ۱۸۹۶، پیراهن باشگاه یک دست سفید شد و بازیکنان جوراب‌های آبی‌رنگ پوشیدند.[۵۵] بعد از آن که نام باشگاه در سال ۱۹۰۲ به منچستر یونایتد تغییر یافت، رنگ لباس تیم نیز عوض شد. از آن زمان به بعد بازیکنان پیراهن قرمز، شورت ورزشی سفید و جوراب سیاه می‌پوشیدند. تا سال ۱۹۲۲، تغییرات چندانی در لباس تیم صورت نگرفت تا این که در آن سال یک علامت V قرمز تیره به قسمت اطراف یقه پیراهن تیم اضافه شد. لباس خانگی تیم تا سال ۱۹۲۷ به همین شکل بود.[۵۵] در سال ۱۹۳۴، بازیکنان پیراهن‌های آلبالویی و سفید رنگ پوشیدند، ولی در فصل بعدی پیراهن تیم به همان قرمز یکدست تغییر یافت. این امر پس از به دست آمدن بدترین نتیجه منچستر یونایتد در طول تاریخ رخ داد. آن‌ها در آن سال در لیگ دسته دوم در رتبه بیستم قرار گرفتند.[۵۵] از سال ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۵، جوراب‌های بازیکنان از رنگ مشکی به رنگ سفید تغییر کرد و از سال ۱۹۶۵ تا ۱۹۷۱، جوراب‌های تیم، قرمزرنگ شد. در آن سال دوباره جوراب‌های تیم به رنگ مشکی در آمد. لباس تیم در فصل جاری، قرمز رنگ با یقه‌های سفید، شورت ورزشی سفید و جوراب‌های مشکی می‌باشد.[۵۶]

لباس دوم تیم اغلب فصل‌ها پیراهن و شورت ورزشی سفید و جوراب‌های سیاه بوده‌است، ولی چندین استثنا هم وجود داشته‌است. مثلا در فصل ۲۰۰۰–۱۹۹۹ پیراهن دوم تیم، آبی دریایی به همراه‌های راه‌راه‌های باریک نقره‌ای رنگ بود[۵۷] و در فصل جاری لباس دوم تیم، پیراهن سفید به همراه خط‌های آبی و قرمز رنگ و شورت ورزشی سیاه و جوراب سفید رنگ می‌باشد.[۵۸] در فصل ۹۶–۱۹۹۵، آن‌ها برای دو بازی پیراهن تمام خاکستری پوشیدند، ولی به دلیل شکایت بازیکنان از این که در زمین نمی‌توانند یکدیگر را پیدا کنند، پیراهن دوم تیم تغییر کرد.[۵۹] در سال ۲۰۰۱ و به مناسبت صد سالگی باشگاه منچستر یونایتد لباس‌های سفید و طلایی رنگ به عنوان پیراهن دوم و به صورت نمادین به بازار عرضه شد.[۶۰] از سال ۹۴ تا ۹۶، پیراهن دوم تیم آبی و سفید رنگ بود. در سالی که منچستر یونایتد هر سه جام را به دست آورد، پیراهن دوم تیم یک‌دست سیاه‌رنگ بود. از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵، پیراهن دوم تیم سفید به همراه خطوط آبی و قرمز رنگ و جوراب‌ها و شورت‌های ورزشی آبی رنگ بود.[۶۱] در فصل ۰۹–۲۰۰۸، به مناسبت چهلمین سالگرد فتح لیگ قهرمانان اروپا برای نخستین بار، باشگاه پیراهن دوم تیم را به یک‌دست آبی تغییر داد.[۶۲]

ورزشگاه‌های خانگی

الدترافورد
تئاتر رویاها
Old Trafford inside 20060726 1.jpg
محلخیابان سر مت بازبی،
الدترافورد، منچستر بزرگ،
انگلستان
تاریخ شروع ساخت۱۹۰۹
تاریخ بازگشایی۱۹ فوریه ۱۹۱۰
مالکمنچستر یونایتد
گردانندهمنچستر یونایتد
نوع زمینچمن
هزینه ساخت۹۰،۰۰۰ پودند (سال ۱۹۰۹)
طراحآرچیبالد لیچ (۱۹۰۹)
گنجایش۷۵٬۹۵۷ (نشسته)
مستاجرهامنچستر یونایتد (۱۹۱۰–تاکنون)
ابعاد زمین۱۰۵ × ۶۸ متر


نیوتون هیث در ابتدا در زمین نورث وود که زمینی نزدیک حیاط راه‌آهن بود، بازی می‌کرد. گنجایش اصلی آن ورزشگاه ۱۲،۰۰۰ نفر بود. مقامات باشگاه تصمیم گرفتند تا برای پیوستن به لیگ برتر بر امکانات این ورزشگاه بیفزایند.[۶۳] در سال ۱۸۸۷، تغییرات کوچکی در ورزشگاه صورت گرفت و در سال ۱۸۹۱، باشگاه از حداقل ذخایر مالی خود برای نصب دو جایگاه جدید در ورزشگاه و اضافه شدن ۲٬۰۰۰ نفر به ظرفیت ورزشگاه استفاده کرد.[۶۴] رکورد بیشترین تعداد تماشاگری که از نزدیک در این ورزشگاه بازی‌های تیم را مشاهده کردند، در تاریخ ۴ مارس ۱۸۹۳ ثبت شد. حریف نیوتون هیث در آن بازی ساندرلند بود و ۱۵،۰۰۰ نفر از نزدیک آن بازی را تماشا کردند.[۶۵] همین تعداد تماشاگر در بازی دوستانه بین دو تیم نیوتون هیث و گورتون ویلا در ۵ سپتامبر ۱۸۸۹ در ورزشگاه حضور یافتند.[۶۶]

در ماه ژوئن ۱۸۹۳ که باشگاه به تازگی تحویل صاحبان جدیدش داده شده بود، زمین نورث وود برای باشگاه نامناسب تشخیص داده شد. ای.اچ آلبوت زمینهٔ استفاده از زمین بانک استریت در کلیتون را فراهم کرد.[۶۷] این ورزشگاه در ابتدا هیچ جایگاهی نداشت، در شروع فصل ۹۴–۱۸۹۳ دو جایگاه برای آن ساخته شد، یکی در طول زمین و یکی دیگر در پشت یکی از دروازه‌ها.[۶۷] در ادامه یک جایگاه در پشت دروازه دیگر نیز ساخته شد. اولین بازی نیوتون هیث در این ورزشگاه مقابل برنلی بود که در آن بازی آلف فرمن برای نیوتون هیث هت‌تریک کرد و نیتون هیث آن بازی را ۳ بر ۲ برد. هم‌چنین این بازی را ۱۰،۰۰۰ نفر تماشاگر از نزدیک مشاهده کردند. جایگاه‌های دیگر ورزشگاه تا سه هفتهٔ بعد و تا بازی با ناتینگهام فارست تکمیل شد.[۶۷] در اکتبر ۱۸۹۵ و قبل از بازی با منچسترسیتی، یک جایگاه ۲،۰۰۰ نفره به ورزشگاه اضافه شد. ولی در دیدار با منچسترسیتی، فقط ۱۲،۰۰۰ تماشاگر به ورزشگاه رفت.[۶۸]

در زمانی که بانک استریت به دلیل مشکلات مالی باشگاه تعطیل شد، هری استفورد توانست پول کافی جمع‌آوری کند و یک زمین موقت برای بازی‌های تیم در هارپورهی فراهم آورد.[۶۹] به دنبال سرمایه‌گذاری‌های جدید در باشگاه، جی.اچ دیویس ۵۰۰ پوند پرداخت و علاوه بر احیای زمین بانک استریت، یک جایگاه ۱،۰۰۰ نفری جدید نیز به آن افزود. در عرض چهار سال، چهار طرف ورزشگاه دارای جایگاه شد و ظرفیت ورزشگاه به ۵۰،۰۰۰ نفر رسید.[۷۰]

بعد از کسب عنوان قهرمانی لیگ در سال ۱۹۰۸ و قهرمانی در جام حذفی در سال بعد، بانک استریت برای جاه‌طلبی‌های بزرگ دیویس کافی نبود.[۷۰] در فوریه ۱۹۰۹، شش هفته قبل از فینال جام حذفی، الدترافورد به عنوان نام ورزشگاه جدید منچستر یونایتد تصویب شد. باشگاه، زمین ورزشگاه را به قیمت ۶۰،۰۰۰ پوند خرید. بودجه‌ای ۳۰،۰۰۰ پوندی به آرچیبالد لیچ (معمار)‌ داده شد تا کار ساخت را شروع کند. در ابتدا قرار بود تا ورزشگاه ۱۰۰،۰۰۰ نفری باشد، ولی با توجه به بودجه، به ۷۷،۰۰۰ نفر کاهش یافت. ورزشگاه توسط آقایان براملد و اسمیت در شهر منچستر ساخته شد. رکورد حضور بیشترین تماشاگر در این ورزشگاه، در ۲۵ مارس ۱۹۳۹ ثبت شد.در آن بازی که نیمه‌نهایی جام حذفی بود،۷۶٬۹۶۲ تماشاگر به ورزشگاه آمدند.[۷۱]

نمایی از ورزشگاه الدترافورد
نمای بیرونی ورزشگاه الدترافورد

در طول جنگ جهانی دوم و به دلیل بمباران، بخش زیادی از ورزشگاه تخریب شد. تونل ورودی جنوب ورزشگاه، تنها قسمت باقی‌مانده از آن بود. بعد از جنگ باشگاه از کمیسیون خسارت جنگ ۲۲٬۲۷۸ پوند دریافت کرد تا ورزشگاه را بازسازی کند. در طول بازسازی ورزشگاه، منچستر یونایتد بازی‌های خانگی‌اش را در ورزشگاه خانگی منچسترسیتی برگزار می‌کرد. منچستر یونایتد سالانه ۵،۰۰۰ پوند و به علاوه قسمتی از سود باشگاه را صرف کرد تا استرتفورد اند، جایگاه‌های غربی و شرقی ورزشگاه بازسازی شد.[۷۲] در مارس ۱۹۵۷، ۴۰،۰۰۰ پوند صرف شد تا سیستم نور ورزشگاه برقرار شود. در سال ۱۹۸۷، سیستم روشنایی جدیدی در ورزشگاه نصب شد. سیستمی که تا امروز باقی مانده‌است.[۷۳]

بعد از ابلاغ گزارش تیلور، ظرفیت الدترافورد به ۴۴،۰۰۰ نفر کاهش پیدا کرد. در سال ۱۹۹۵ جایگاه شمالی ورزشگاه، بازسازی شد و ظرفیت ورزشگاه به ۵۵،۰۰۰ نفر افزایش یافت. در پایان فصل ۹۹–۱۹۹۸، جایگاه‌های شرقی و غربی نیز بازسازی شد و ظرفیت ورزشگاه به ۶۷،۰۰۰ نفر افزایش یافت. از ژوئیه ۲۰۰۵ تا مهٔ ۲۰۰۶، با اضافه شدن جایگا‌ه‌های شمال غربی و شمال شرقی، ۸،۰۰۰ نفر دیگر به ظرفیت ورزشگاه افزوده شد. در ۲۶ مارس ۲۰۰۶، یک رکورد برای بیشترین حضور تماشاگر در یک بازی ثبت شد و ۶۹٬۰۷۰ نفر در ورزشگاه الدترافورد حضور یافتند.[۷۴] در ۳۱ مارس ۲۰۰۷، این رکورد شکسته شد، چرا که ۷۶٬۰۹۸ نفر بازی منچستر یونایتد و بلکبرن را از نزدیک تماشا کردند.[۷۵] یعنی فقط ۱۱۴ صندلی در این بازی خالی مانده بود (۰٫۱۵ ٪ از ظرفیت ورزشگاه). در سال ۲۰۰۹، به دلیل تعمیرات مختلف بر روی جایگاه‌ها، ۲۵۵ نفر از ظرفیت ورزشگاه کم شد و ظرفیت کل به ۷۵٬۹۵۷ کاهش یافت.[۷۶]

هواداران

هواداران منچستر یونایتد در مسکو؛ محل برگزاری بازی نهایی لیگ قهرمانان اروپا در سال ۲۰۰۸

منچستر یونایتد با داشتن بیشترین هوادار، باشگاه‌های هواداری و بیشترین میانگین تماشاگر برای هر بازی خانگی، پرطرفدارترین تیم جهان به حساب می‌آید.[۷۷] این باشگاه بالغ بر ۲۰۰ باشگاه هواداری رسمی را در ۲۴ کشور دنیا اداره می‌کند.[۷۸] باشگاه منچستر یونایتد به خاطر تورهای تابستانی خود و سفر به نقاط مختلف جهان در تعطیلات، محبوبیت ویژه‌ای در نزد مردم جهان دارد.دیلویت تخمین می‌زند که منچستر یونایتد در سرتاسر دنیا ۷۵ میلیون هوادار دارد[۷۹]، در حالی که برخی دیگر این رقم را نزدیک به ۳۳۳ میلیون نفر می‌دانند.[۸۰]

رقیبان سنتی

منچستر یونایتد سه رقیب سنتی دارد:لیورپول، لیدز یونایتد و منچستر سیتی

حساسیت بازی دو تیم منچستر یونایتد و منچستر سیتی، به خاطر آن است که هر دو از یک شهر هستند و منچستر سیتی سال‌هاست سعی می‌کند تا جای منچستر یونایتد را به عنوان تیم اول شهر منچستر بگیرد.[۸۱]

رقابت دو تیم منچستر یونایتد و لیورپول، به دوران انقلاب صنعتی باز می‌گردد. در آن زمان منچستر یک شهر مهم در صنعت نساجی بود و لیورپول نیز بندر مهمی به حساب می‌آمد.[۸۲]

به بازی بین دو تیم منچستر یونایتد و لیدز یونایتد جنگ گل‌ها هم گفته می‌شود. زیرا لیدز یونایتد نمایندهٔ منطقهٔ یورکشایر و منچستر یونایتد نمایندهٔ منطقهٔ لانکشایر می‌باشد.[۸۳]

برند جهانی

باشگاه منچستر یونایتد به عنوان یک برند جهانی توصیف می‌شود. یک گزارش در سال ۲۰۰۹، نشان می‌دهد که ارزش تجاری و مالکیت معنوی باشگاه، حدود ۳۲۹ میلیون پوند است که از نظر قدرت برند دارای نمرهٔ AAA می‌باشد (قوی‌ترین برند).[۸۴] در سال ۲۰۱۰، مجله فوربز، برند منچستر یونایتد را بعد از برند تیم نیویورک یانکیز، با ارزشی معادل ۲۸۵ میلیون دلار (۱۶ درصد قیمت کل باشگاه: ۱٫۸۳۵ میلیارد دلار) در رده دوم ارزشمندترین برند باشگاه‌های ورزشی جهان قرار داد. این باشگاه، در جدول پولی فوتبال دیلویت در ردهٔ سوم قرار دارد. (پس از رئال مادرید و بارسلونا)[۸۵]

قدرت برند و به طور کلی شهرت منچستر یونایتد در جهان، اغلب به بازسازی تیم منچستر یونایتد توسط مت بازبی و به دنبال آن کسب موفقیت‌های مختلف بعد از فاجعه هوایی مونیخ نسبت داده می‌شود، کاری که تحسین همگان را برانگیخت.[۸۶] تیمی شامل بازیکنانی چون بابی چارلتون، نوبی استایلز (اعضای تیم ملی انگلستان که قهرمان جهان شد)، دنیس لا و جرج بست. سبک بازی حمله‌ای این تیم به «تسخیر ابتکار فوتبال انگلیس» مشهور شده بود.[۸۷]

منچستر یونایتد نخستین باشگاه انگلیسی بود که سهامش در سال ۱۹۹۱، در بورس اوراق بهادار لندن، به فروش گذاشته شد. با این کار، باشگاه پیشرفت قابل توجهی در مسائل مالی کرد و استراتژی‌اش در بخش تبلیغاتی را بهبود بخشید. تمرکز باشگاه روی تبلیغات و موفقیت‌های ورزشی تیم در مسابقات مختلف، سود قابل توجهی را برای باشگاه به ارمغان آورد.[۸۸] قدرت برند منچستر یونایتد، با توجه رسانه‌های مختلف به بازیکنان این تیم در خارج از زمین، از جمله دیوید بکهام (که خیلی زود خودش یک برند در جهان شد)، بیشتر شد. این توجه باعث شد تا در روی زمین نیز توجه بیشتری به منچستر یونایتد شود و فرصت‌های خوبی از جمله حامیان مالی خوب و حق پخش تلویزیونی نصیب این تیم شود.[۸۹] در این زمان محوبیت دیوید بکهام در آسیا دلیل جدایی ناپذیر موفقیت تجاری باشگاه در این قاره بود.[۹۰]

به خاطر کسب نتایج عالی در رقابت‌های مختلف، زمینه برای تولید درآمد بیشتر از طریق حقّ پخش تلویزیونی بازی‌های تیم، ایجاد شد. از آغاز لیگ برتر، منچستر یونایتد برای فروش حق پخش تلویزیونی بازی‌های تیم خود، بیشترین درآمد را در بین باشگاه‌های انگلیسی کسب کرده‌است. این باشگاه با شبکه اسکای بریتانیا قرارداد دارد.[۹۱] منچستر یونایتد دارای بیشترین درآمد از طریق تبلیغات در بین تیم‌های انگلیسی است. آن‌ها در فصل ۰۶–۲۰۰۵، از طریق تبلیغات ۵۱ میلیون پوند کسب کردند. این در حالی بود که باشگاه چلسی ۴۲٫۵ میلیون پوند، لیورپول ۳۹٫۳ میلیون پوند، آرسنال ۳۴ میلیون پوند و نیوکاسل ۲۷٫۹ میلیون پوند از این راه کسب کرده بودند. راز موفقیت باشگاه در جذب حامیان مالی درجه یک، داشتن قرارداد ۱۳ ساله و ۳۰۳ میلیون پوندی با کمپانی نایک است که از سال ۲۰۰۲ طراحی و تولید لباس تیم را بر عهده گرفته‌است.[۹۲]

حامیان مالی

حامیان مالی پیراهن تیم

شرکت شارپ، نخستین حامی مالی منچستر یونایتد به حساب می‌آید. این شرکت در فصل ۸۳–۱۹۸۲، قراردادی پنج ساله به ارزش ۵۰۰،۰۰۰ پوند با منچستر یونایتد امضا کرد. شارپ تا فصل ۲۰۰۰–۱۹۹۹، حامی مالی منچستر بود. بعد از آن، باشگاه با شرکت وودافون، قرارداد چهارساله و ۳۰ میلیون پوندی امضا کرد.[۹۳] وودافون برای امضای قرارداد چهارساله‌ای دیگر به ارزش ۳۶ میلیون پوند موافقت کرد، ولی پس از دو فصل تصمیم گرفت قراردادش با باشگاه منچستر یونایتد را فسخ کند. آن‌ها دلیل این‌کار را تمرکز بیشتر روی حمایت مالی از لیگ قهرمانان اروپا اعلام کردند.[۹۳]

پیراهن منچستر یونایتد در فصل ۱۱–۲۰۱۰

در شروع فصل ۰۷–۲۰۰۶، شرکت بیمه گروه بین‌المللی آمریکایی قراردادی چهارساله به ارزش ۵۶٫۵ میلیون پوند با باشگاه به امضا رساند که این مقدار، بالاترین مبلغ، برای یک حامی مالی در دنیا بود. این قرارداد در سپتامبر ۲۰۰۶ منعقد شد.[۹۴][۹۵] در ابتدای فصل ۱۱–۲۰۱۰، شرکت بیمه مجدد آمریکایی به نام ای‌اوان قراردادی چهارساله و به مبلغ ۸۰ میلیون پوند با باشگاه منچستر یونایتد به امضا رساند که ارزشمندترین حامی مالی باشگاه‌های فوتبال در تاریخ به حساب می‌آید.[۹۶]

تولیدکننده‌های لباس تیم

تولیدکننده لباس‌های باشگاه در ابتدا آمبرو بود تا این که در سال ۱۹۷۵، باشگاه با شرکت ادمیرال اسپورتزور قراردادی ۵ ساله امضا کرد.[۹۷] در سال ۱۹۸۰، آدیداس تولید البسه یونایتد را به عهده گرفت[۹۸] تا این که در سال ۱۹۹۲، آمبرو دوباره با باشگاه قرارداد امضا کرد.[۹۹] آمبرو ۱۰ سال تولید لباس‌های منچستر را بر عهده داشت. پس از آن نایک قراردادی به ارزش ۳۰۲٫۹ میلیون پوند و تا سال ۲۰۱۵ با باشگاه امضا کرد. آن‌ها در ۲۲ ماه اول کار خود ۳٫۸ میلیون پیراهن فروختند.[۱۰۰][۱۰۱] به علاوه نایک و ای‌اوان، باشگاه چند اسپانسر دیگر دارد که در سطح پایین هستند و تبلیغات آن‌ها در کنار زمین و یا در وب‌سایت رسمی باشگاه دیده می‌شود، مانند:آئودی و بادویزر.[۱۰۲]

مالکیت و امور مالی

باشگاه فوتبال منچستر یونایتد توسط شرکت راه‌آهن لانکشایر و یورکشایر تأسیس شد و در سال ۱۸۹۲ سهام آن به صورت اوراق بهادار ۱ پوندی به فروش گذاشته شد. در سال ۱۹۰۲، چهار سرمایه‌دار که یکی از آن‌ها جان هنری دیویس بود، هر کدام در باشگاه ۵۰۰ پوند سرمایه‌گذاری کردند و باشگاه را از ورشکستگی نجات دادند.[۱۷] بعد از مرگ دیویس در سال ۱۹۲۷، باشگاه دوباره در آستانهٔ ورشکستگی قرار گرفت، ولی در دسامبر ۱۹۳۱، جیمز گیبسون با سرمایه‌گذاری ۲،۰۰۰ پوند، کنترل باشگاه را در دست گرفت. گیبسون در سال ۱۹۴۸، کار ادارهٔ باشگاه را به پسرش آلن، واگذار کرد.[۱۰۳] گیبسون سه سال بعد درگذشت. خانوادهٔ گیبسون مالکیت باشگاه را حفظ کردند،[۱۰۴] اما مدیریت باشگاه را به هارولد هاردمن، بازیکن سابق این تیم، سپردند.[۱۰۵]

چند روز پس از فاجعه مونیخ، لوئیس ادواردز که یکی از دوستان مت بازبی نیز بود، به هیئت مدیره پیشنهاد شد. وی ۴۰،۰۰۰ پوند در باشگاه سرمایه‌گذاری کرد، ۵۴٪ سهام کل باشگاه را تصاحب کرد و در سال ۱۹۵۴، مدیر باشگاه شد.[۱۰۶] وقتی لیلیان گیبسون در ژانویه ۱۹۷۱ درگذشت، سهام وی به آلن گیبسون رسید. آلن مقداری از سهم خود را به پسر لوئیس ادواردز، مارتین، فروخت. مارتین ادواردز، بعد از مرگ پدرش در سال ۱۹۸۰ ادارهٔ باشگاه را در دست گرفت.[۱۰۷] رابرت مکسول که سرمایه‌داری بزرگ در حوزهٔ رسانه‌ها بود، تلاش کرد تا باشگاه را در سال ۱۹۸۴ بخرد، ولی ادواردز نپذیرفت.[۱۰۷] در سال ۱۹۸۹، مارتین ادواردز می‌خواست تا باشگاه را با مبلغ ۲۰ میلیون پوند به مایکل نایتون بفروشد، اما موفق نشد و به‌جای آن، نایتون به هیئت مدیرهٔ باشگاه پیوست.[۱۰۷] منچستر یونایتد در سال ۱۹۹۱، بار دیگر به بورس انگلستان (بورس لندن) رفت و ۶٫۷ میلیون پوند از سهامش فروخته شد.[۱۰۸] در سال ۱۹۹۸، پیشنهاد دیگری برای خرید منچستر یونایتد به آن باشگاه ارائه شد. این بار از طرف یکی از بزرگ‌ترین سرمایه‌داران رسانه‌ای دنیا یعنی روپرت مرداک. سهام‌داران باشگاه علیه مرداک جبهه گرفتند و گروه اعتماد حامیان منچستر یونایتد هواداران را به خرید سهام باشگاه تشویق کرد تا مرداک باشگاه را صاحب نشود. پیشنهاد مرداک در آن زمان نظیر نداشت. او برای خرید باشگاه ۶۲۳ میلیون پوند پیشنهاد کرده بود.[۱۰۹] هیئت مدیره با فروش باشگاه موافقت کرد، اما کمیسیون انحصار و ادغام بریتانیا در آوریل ۱۹۹۹، این قرارداد را لغو کرد.[۱۱۰] چند سال بعد، بین سرمربی باشگاه سر الکس فرگوسن و مدیران آن یعنی جان مگنیر و جان پاتریک مک‌کانوس(که تا آن زمان بیشتر سهام باشگاه را تصاحب کرده بودند) جنگ قدرت درگرفت. این دو سعی کردند تا فرگوسن را از منصبش برکنار کنند. هیئت مدیره پاسخ آن‌ها را با کم کردن سهمشان و اخراج تدریجی‌شان از باشگاه داد.[۱۱۱]

در ماه مهٔ ۲۰۰۵، مالکوم گلیزر ۲۸٫۷٪ سهام باشگاه را خرید. سپس با ۸۰۰ میلیون پوند (۱٫۵ میلیارد دلار) ۹۹٪ درصد باشگاه را خرید.[۱۱۲][۱۱۳] در سال ۲۰۰۶، باشگاه اعلام کرد که ۶۶۰ میلیون پوند بدهی دارد و در نتیجه سود سالانه باشگاه به ۶۲ میلیون پوند کاهش می‌یابد.[۱۱۴][۱۱۵] در ژانویه ۲۰۱۰، باشگاه با بدهی ۷۱۶،۵ میلیون پوند (۱،۱۷ میلیارد دلار)[۱۱۶] مجبور شد تا ۵۰۴ میلیون پوند از سهام خود را از طریق اوراق بهادار به فروش بگذارد که به آن‌ها کمک کرد تا ۵۰۹ میلیون پوند از بدهی خود به بانک‌های خارجی را بپردازد.[۱۱۷] سود سالیانهٔ باشگاه به ۴۵ میلیون پوند تقلیل یافت و این باعث شروع اعتراض هواداران شد.[۱۱۸] از آن زمان بعد گروه‌های هواداری در اعتراض به گلیزرها تشکیل شد که با نمادهای سبز و طلایی رنگ (به رنگ لباس تیم اولیه یعنی نیوتون هیث) در ورزشگاه و زمین تمرین باشگاه حاضر می‌شوند.[۱۱۹]

بازیکنان

ترکیب تیم نخست

تا ۱۵ مارس ۲۰۱۱ [۱۲۰][۱۲۱]


Soccer.Field Transparant.png

پرچم هلند
پرچم برزیل
پرچم انگلند
پرچم صربستان
پرچم فرانسه
پرچم اسکاتلند
پرچم انگلند
پرچم ولز
پرچم پرتغال
پرچم بلغارستان
پرچم انگلند
ترکیب منچستر یونایتد در فصل ۱۱–۲۰۱۰

تذکر:پرچم استفاده شده در کنار نام بازیکنان نشان‌دهندهٔ ملیتی است که برای بازیکنان در فیفا ثبت شده‌است.این بازیکنان ممکن است بیش از یک ملیت داشته باشند.

شمارهنقشبازیکن
۱پرچم هلنددروازه‌بانادوین ون در سار
۳پرچم فرانسهمدافعپاتریس اورا
۴پرچم انگلندهافبکاوون هارگریوز
۵پرچم انگلندمدافعریو فردیناند
۶پرچم انگلندمدافعوز براون
۷پرچم انگلندمهاجممایکل اوون
۸پرچم برزیلهافبکاندرسون
۹پرچم بلغارستانمهاجمدیمیتار برباتوف
۱۰پرچم انگلندمهاجموین رونی
۱۱پرچم ولزهافبکرایان گیگز
۱۲پرچم انگلنددفاعکریس اسمالینگ
۱۳پرچم کره جنوبیهافبکپارک جی سونگ
۱۴پرچم مکزیکمهاجمخاویر هرناندز
۱۵پرچم صربستانمدافعنمانیا ویدیچ (کاپیتان)
۱۶پرچم انگلندهافبکمایکل کریک
۱۷پرچم پرتغالهافبکنانی
۱۸پرچم انگلندهافبکپل اسکولز
۲۰پرچم برزیلمدافعفابیو داسیلوا
شمارهنقشبازیکن
۲۱پرچم برزیلمدافعرافائل دا سیلوا
۲۲پرچم جمهوری ایرلندمدافعجان اوشی
۲۳پرچم ایرلند شمالیمدافعجانی اوانز
۲۴پرچم اسکاتلندهافبکدرن فلچر
۲۵پرچم اکوادورهافبکآنتونیو والنسیا
۲۶پرچم فرانسهمهاجمگابریل اوبرتان
۲۸پرچم جمهوری ایرلندهافبکدرن گیبسون
۲۹پرچم لهستاندروازه‌بانتوماس کوژاک
۳۳پرچم پرتغالمهاجمبه‌به
۳۴پرچم دانمارکدروازه‌بانآندرس لیندگارد
۳۷پرچم جمهوری ایرلندهافبکرابرت بردی
۴۰پرچم انگلنددروازه‌بانبن آموس
۴۱پرچم نروژمهاجمجاشوا کینگ
۴۲پرچم فرانسههافبکپائول پوگبا
۴۵پرچم انگلندمدافعالیور گیل
۴۶پرچم انگلندهافبکرایان تانیکلیف
۴۷پرچم ایرلند شمالیهافبکالیور نوروود
۴۹پرچم انگلندهافبکراول موریسون

بازیکنان قرضی

تذکر:پرچم استفاده شده در کنار نام بازیکنان نشان‌دهندهٔ ملیتی است که برای بازیکنان در فیفا ثبت شده‌است.این بازیکنان ممکن است بیش از یک ملیت داشته باشند.

شمارهنقشبازیکن
۱۹پرچم انگلندمهاجمدنی ولبک (در تیم ساندرلند تا ۳۰ ژوئن ۲۰۱۱)[۱۲۲]
۲۷پرچم ایتالیامهاجمفدریکو ماچدا (در سمپدوریا تا ۳۰ ژوئن ۲۰۱۱)[۱۲۳]
۳۰پرچم بلژیکمدافعریچی دی لیت (در پورتس‌موث تا ۳۰ ژوئن ۲۰۱۱)[۱۲۴]
شمارهنقشبازیکن
۳۲پرچم سنگالمهاجممیم بایرام دیوف (در بلکبرن راورز تا ۳۰ ژوئن ۲۰۱۱)[۱۲۵]
۳۵پرچم انگلندهافبکتام کلورلی (در ویگان اتلتیک تا ۳۰ ژوئن ۲۰۱۱)[۱۲۶]
۳۸پرچم انگلندمهاجمنیکی آخوزه (در بری تا ۳۰ ژوئن ۲۰۱۱)[۱۲۷]

کاپیتان‌های باشگاه

از سال ۱۸۸۲ تاکنون، ۴۵ بازیکن وظیفهٔ کاپیتانی را برای تیم منچستر یونایتد (در ابتدا نیوتون هیث) برعهده داشته‌اند.[۱۲۸] اولین کاپیتان باشگاه که نامش مشخص است، ای. توماس (E. Thomas) بوده‌است. وی از سال ۱۸۸۲ تا ۱۸۸۳ کاپیتانی تیم را عهده‌دار بوده‌است.[۱۲۸] برایان رابسون دارای رکورد بلندمدت ترین دوران کاپیتانی در تیم می‌باشد. او از سال ۱۹۸۲ تا ۱۹۹۴ کاپیتان منچستر یونایتد بود.[۱۲۸] روی کین که از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵ کاپیتان تیم بود، پرافتخارترین کاپیتان باشگاه به حساب می‌آید. او در طول این سال‌ها همراه با منچستر یونایتد، چهار بار در لیگ برتر، دو بار در جام حذفی، یک بار در جام خیریه، یک بار در لیگ قهرمانان اروپا و یک بار در جام بین قاره‌ای قهرمان شد.کاپیتان کنونی این تیم، نمانیا ویدیچ است که پس از خداحافظی گری نویل از فوتبال، بازوبند کاپیتانی تیم را بر بازو می‌بندد.

آکادمی و بازیکنان ذخیره

آکادمی و بازیکنان ذخیره باشگاه فوتبال منچستر یونایتد تیم دوم باشگاه فوتبال منچستر یونایتد است. این تیم در لیگ برتر فوتبال آکادمی انگلستان بازی می‌کند. از سال ۱۹۹۹ که این لیگ تأسیس شد، آن‌ها ۴ بار در سال‌های ۲۰۰۲، ۲۰۰۵، ۲۰۰۶ و ۲۰۱۰ قهرمان این لیگ شدند. بسیاری از بازیکنان بزرگ تیم منچستر یونایتد مانند رایان گیگز، پل اسکولز و دیوید بکهام در این تیم رشد کرده‌اند.[۱۲۹]

پیشینه و آمار

رکوردهای بازیکنان

بیشترین تجربه بازی

تندیس مثلث خط حمله منچستر یونایتد در سال‌های دور

رایان گیگز که از سال ۱۹۹۱ در منچستر یونایتد بازی می‌کند،تاکنون ۸۷۴ بازی برای این تیم انجام داده که از این حیث، در بین بازیکنان منچستر یونایتد رکورد دار می‌باشد.بعد از وی بابی چارلتون که از سال ۱۹۵۶ تا ۱۹۷۳ در یونایتد بازی می‌کرد،با ۷۵۸ بازی در رتبه دوم قرار دارد.هم‌چنین بیل فولکس با ۶۸۸ بازی که در بین سال‌های ۱۹۵۲ تا ۱۹۷۳ برای منچستر یونایتد انجام داد،در رتبه سوم قرار دارد.[۱۳۰]

بهترین گلزنان تاریخ باشگاه

بابی چارلتون با زدن ۲۴۹ گل در ۷۵۸ بازی برای منچستر یونایتد، بهترین گلزن تاریخ باشگاه به حساب می‌آید.رکورد وی از سال ۱۹۷۳ تاکنون دست نخورده باقی مانده‌است.بعد از او دنیس لا با ۲۳۷ گل در ۴۰۴ بازی در رده دوم قرار دارد.جک رولی هم با ۲۱۱ گل در ۴۲۴ مسابقه، سومین گلزن تاریخ باشگاه محسوب می‌شود.[۱۳۱]

جوایز بازیکنان

توپ طلای اروپا

بازیکنان ذیل در زمانی که در منچستر یونایتد بازی می‌کرده‌اند، موفق به کسب توپ طلای اروپا شده‌اند:[۱۳۲]

کفش طلای اروپا

بازیکنان ذیل در زمانی که در منچستر یونایتد بازی می‌کرده‌اند، موفق به کسب کفش طلای اروپا شده‌اند:

بهترین بازیکن یوفا

بازیکنان ذیل در زمانی که در منچستر یونایتد بازی می‌کرده‌اند، موفق به کسب عنوان بهترین بازیکن یوفا شده‌اند:[۱۳۴]

بازیکن سال فوتبال جهان

بازیکنان ذیل در زمانی که در منچستر یونایتد بازی می‌کرده‌اند، موفق به کسب عنوان بازیکن سال فوتبال جهان شده‌اند:

نقل و انتقالات

بیشترین هزینه خرید بازیکن

دیمیتار برباتوف، در حال امضا دادن به هواداران در صوفیه

گران قیمت‌ترین خرید باشگاه منچستر یونایتد، دیمیتار برباتوف است. برباتوف در سپتامبر ۲۰۰۸ و با مبلغ ۳۰،۷۵ میلیون پوند، از تاتنهام به منچستر یونایتد پیوست.[۱۳۶][۱۳۷] پیش از این، این رکورد ۲۹،۱ میلیون پوند بود که باشگاه در سال ۲۰۰۲ و برای انتقال ریو فردیناند به لیدز یونایتد پرداخته بود[۱۳۶] که او را به گران‌ترین مدافع فوتبال جهان تبدیل کرد.[۱۳۸] همچنین منچستر برای امضای قرارداد با وین رونی در سال ۲۰۰۴، ۲۵،۶ پوند میلیون پرداخت که بیشترین هزینهٔ پرداخت شده برای یک بازیکن نوجوان به حساب می‌آید.[۱۳۹]

بیشترین هزینه فروش بازیکن

رکورد دار گران قیمت‌ترین بازیکن فروخته شده باشگاه نیز، دیوید بکهام بود که در سال ۲۰۰۳، با مبلغ ۱۵٫۲۵ میلیون پوند به رئال مادرید رفت.[۱۳۶] هرچند کریستیانو رونالدو، در تابستان ۲۰۰۹، با انتقال ۸۰ میلیون پوندی‌اش به رئال مادرید، این رکورد را شکست[۱۴۰] همچنین خوان سباستین ورون که در سال ۲۰۰۳ با مبلغ ۱۵ میلیون پوند به چلسی رفت، در رتبه بعدی قرار دارد.[۱۳۶]

مقامات باشگاه

دیوید گیل؛ مدیر اجرایی باشگاه

مدیران و سرپرستان باشگاه

مقامات باشگاه فوتبال منچستر یونایتد

کادر فنی و پزشکی

تاریخچه مربیان باشگاه

سال[۱۵۵]نامتوضیحات
۱۸۷۸–۱۸۹۲نامعلوم
۱۸۹۲–۱۹۰۰پرچم انگلند آلفرد هارولد آلبوت
۱۹۰۰–۱۹۰۳پرچم انگلند جیمز وست
۱۹۰۳–۱۹۱۲پرچم انگلند ارنست منگنال
۱۹۱۲–۱۹۱۴پرچم انگلند جان بنتلی
۱۹۱۴–۱۹۲۲پرچم انگلند جک رابسون
۱۹۲۲–۱۹۲۶پرچم اسکاتلند جان چپمناولین مربی غیر انگلیسی
۱۹۲۶–۱۹۲۷پرچم انگلند لل هیلدیتچ
۱۹۲۷–۱۹۳۱پرچم انگلند هربرت باملت
۱۹۳۱–۱۹۳۲پرچم انگلند والتر کریکمر
۱۹۳۲–۱۹۳۷پرچم اسکاتلند اسکات دانکن
۱۹۳۷–۱۹۴۵پرچم انگلند والتر کریکمر
۱۹۴۵–۱۹۶۹پرچم اسکاتلند مت بازبی
۱۹۶۹–۱۹۷۰پرچم انگلند ویلف مک‌گینس
۱۹۷۰–۱۹۷۱پرچم اسکاتلند مت بازبی
۱۹۷۱–۱۹۷۲پرچم جمهوری ایرلند فرانک اوفارلاولین مربی غیر بریتانیایی
۱۹۷۲–۱۹۷۷پرچم اسکاتلند تامی دوچرتی
۱۹۷۷–۱۹۸۱پرچم اسکاتلند دیو سکستون
۱۹۸۱–۱۹۸۶پرچم انگلند ران اتکینسون
۱۹۸۶–تاکنونپرچم اسکاتلند سر الکس فرگوسن[۱۴۹]پرافتخارترین مربی و دارای طولانی‌ترین مدت مربیگری در منچستر یونایتد[۱۴۹]

افتخارات

جام لیگ قهرمانان اروپا که منچستر یونایتد در سال‌ ۱۹۹۹ آن را به دست آورد

منچستریونایتد نخستین جامش را در سال ۱۸۸۶ و به عنوان تیم نیوتون هیث به دست آورد.[۱۵۶] آن‌ها در سال ۱۹۰۸، برای اولین بار قهرمان لیگ شدند و در سال بعد نیز برای اولین بار در جام حذفی قهرمان شدند. منچستریونایتد پرافتخارترین تیم در دهه ۹۰ میلادی به حساب می‌آید. آن‌ها در این سال‌ها ۵ قهرمانی لیگ برتر، ۴ قهرمانی در جام حذفی، ۱ قهرمانی در جام اتحادیه، پنج عنوان قهرمانی در جام خیریه، ۱ قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا، ۱ قهرمانی در جام در جام اروپا، ۱ قهرمانی در سوپر جام اروپا و ۱ عنوان قهرمانی در جام بین قاره‌ای به دست آوردند.

این باشگاه با ۱۱ عنوان قهرمانی در جام اتحادیه و ۱۸ بار حضور در بازی نهایی این رقابت‌ها رکورددار محسوب می‌شود.[۱۵۷] منچستریونایتد ۱۹ بار قهرمان لیگ شده‌است و از این حیث در بین تیم‌های انگلیسی پیشتاز است. هم‌چنین منچستریونایتد در سال ۱۹۶۸ به عنوان نخستین تیم انگلیسی به قهرمانی اروپا رسید.

تنها افتخاری که منچستریونایتد کسب نکرده‌است، قهرمانی در لیگ اروپا است[۱۵۸] و فقط یک بار در فصل ۸۵–۱۹۸۴ به یک‌چهارم‌نهایی این رقابت‌ها رسید.[۱۵۹]

داخلی

لیگ

لیگ دسته اول و لیگ برتر: ۰۸–۱۹۰۷، ۱۱–۱۹۱۰، ۵۲–۱۹۵۱، ۵۶–۱۹۵۵، ۵۷–۱۹۵۶، ۶۵–۱۹۵۵، ۶۷–۱۹۶۶، ۹۳–۱۹۹۲، ۹۴–۱۹۹۳، ۹۶–۱۹۹۵، ۹۷–۱۹۹۶، ۹۹–۱۹۹۸، ۲۰۰۰–۱۹۹۹، ۰۱–۲۰۰۰، ۰۳–۲۰۰۲، ۰۷–۲۰۰۶، ۰۸–۲۰۰۷، ۰۹–۲۰۰۸ ، ۱۱–۲۰۱۰[۱۵۸][۱۶۰]

لیگ دسته دوم: ۳۶–۱۹۳۵، ۷۵–۱۹۷۴ [۱۶۱][۱۶۲]

جام‌ها

  • جام حذفی فوتبال انگلیس: ۰۹–۱۹۰۸، ۴۸–۱۹۴۷، ۶۳–۱۹۶۲، ۷۷–۱۹۷۶، ۸۳–۱۹۸۲، ۸۵–۱۹۸۴، ۹۰–۱۹۸۹، ۹۴–۱۹۹۳، ۹۶–۱۹۹۵، ۹۹–۱۹۹۸، ۰۴–۲۰۰۳ [۱۵۸]
  • جام خیریه انگلیس: ۱۹۰۸، ۱۹۱۱، ۱۹۵۲، ۱۹۵۶، ۱۹۵۷، ۱۹۶۵، ۱۹۶۷، ۱۹۷۷، ۱۹۸۳، ۱۹۹۰، ۱۹۹۳، ۱۹۹۴، ۱۹۹۶، ۱۹۹۷، ۲۰۰۳، ۲۰۰۷، ۲۰۰۸، ۲۰۱۰ [۱۵۸]

اروپایی

جهانی

دوگانه و سه‌گانه‌ها

دوگانه‌ها

سه‌گانه‌ها

لیگ و جام اتحادیه و لیگ قهرمانان اروپا: ۹۹–۱۹۹۸ [۱۵۸]

جام‌هایی نظیر جام باشگاه‌های جهان، جام خیریه، سوپر جام‌ها و جام بین قاره‌ای به دلیل حضور تعداد کمی تیم، در بحث سه‌گانه‌ها و دوگانه‌ها قابل صرف نظر کردن هستند و جز سه‌گانه در نظر گرفته نمی‌شوند.[۱۶۳]